Saturday, December 29, 2007
شیخ مفید
ابو عبدالله محمد بن نعمان و معروف به شیخ مفید یکی از بزرگان فقهای شیعه در سده ی چهارم و پنجم در سال 336 هجری قمری در روستایی به نام عکبرا دیده به جهان گشود و بعد ها به همراه پدر که از اهالی بصره بود و به شغل معلمی اشتغال داشت به بغداد رفت و به کسب علم و دانش پرداخت.وی از محضر بزرگانی چون: شیخ صدوق ومحمد بن جنید اسکافی وابو علی صولی و ابو غالب رازی و ابن قو لو یه قمی کسب فیض کرد و سر انجام با استعداد و هوش فوق العاده خدادادی اش به یکی از نوادر در علم کلام و فقه در تاریخ اسلام تبدیل شد.وی پس از فراغت از تحصیل در بغداد به تدریس مشتا قان علوم دینی پرداخت و شا گردان بزرگی را تربیت کرد که هر یک به نوبه خود یکی از ناموران و نوادر جهان اسلام شدند .در میان شا گردان نامی شیخ مفید نام چند تن همچون سید مرتضی وسید رضی وشیخ طوسی و نجاشی بیشتر از دیگران در تاریخ ماندگار است.و در این بین داستان آغاز تعلم و تربیت دو برادر سید مرتضی و سید رضی که در عالم خواب و به توصیه حضرت زهرا (س) به وقوع پیوست از همه جالب تر بوده و بیانگر جایگاه رفیع و بلند مرتبه استاد و شاگردان با عظمت ایشان است.شیخ مفید در تمام فنون دوران خود ید طولایی داشته است .وی مخصوصا در علم کلام و مناظره مهارتی به سزا داشت.چنانچه او را بزرگ متکلمان شیعه و رئیس آنان شمرده اند.شیخ سر انجام در سوم رمضان المبارک سال 413 هجری قمری در سن 77 سالگی رخ در نقاب خاک کشید و جهان تشیع را در ماتم فقدان خویش سیه پوش کرد.
Brain activity might point to early Alzheimer's
A specific pattern of brain activity could be a sign of early Alzheimer's disease U.S researchers report.
They noted that as new treatments for Alzheimer's become available ,spotting the disease early will become critical.A team at Duke University Medical Center in Durham,N.C.,used functional magnetic resonance imaging (FMRI) to study the brains of 13 patients with mild Alzheimer's disease,34 patients with mild cognitive impairment,and 28 healthy people (averaging about 73 years of age) as they did a memory task.
Participants with mild Alzheimer's and mild cognitive impairment showed impaired activity in the medial temporal lobe (MTL),an area of the brain associated with episodic memory that normally turns on during a memory task.previous research had found that structural changes in the MTL are among the earliest known brain changes in people with Alzheimer's disease.More surprisingly,the researchers found impaired deactivation in the posteromedial cortex (PMC),a brain area involved in personal memory that's usually suppressed during a memory task.
(Source: HealthDay News)
They noted that as new treatments for Alzheimer's become available ,spotting the disease early will become critical.A team at Duke University Medical Center in Durham,N.C.,used functional magnetic resonance imaging (FMRI) to study the brains of 13 patients with mild Alzheimer's disease,34 patients with mild cognitive impairment,and 28 healthy people (averaging about 73 years of age) as they did a memory task.
Participants with mild Alzheimer's and mild cognitive impairment showed impaired activity in the medial temporal lobe (MTL),an area of the brain associated with episodic memory that normally turns on during a memory task.previous research had found that structural changes in the MTL are among the earliest known brain changes in people with Alzheimer's disease.More surprisingly,the researchers found impaired deactivation in the posteromedial cortex (PMC),a brain area involved in personal memory that's usually suppressed during a memory task.
(Source: HealthDay News)
کلام معصوم
عبرت
امام علی (ع):از آنچه می دانیم سود بر نمی گیریم وآنچه نمیدانیم نمی پرسیم.و برای بلا و گرفتاری تا بر سرمان فرود نیاید چاره ای نمی اندیشیم
نهج البلاغه/107
مولی المو حدین علی علیه السلام می فرماید:هیچ بندهای مزه ایمان را نمی چشد تا دروغ را به شوخی باشد یا جدی مطلقا ترک کند.
عید ولایت و عید غدیر خم بر پیروان راستین حضرت علی که سلام و درود خدا بر او , این ابر مرد دانش و تقوی و عدالت مبارک باد
آرتا.شجیعی
امام علی (ع):از آنچه می دانیم سود بر نمی گیریم وآنچه نمیدانیم نمی پرسیم.و برای بلا و گرفتاری تا بر سرمان فرود نیاید چاره ای نمی اندیشیم
نهج البلاغه/107
مولی المو حدین علی علیه السلام می فرماید:هیچ بندهای مزه ایمان را نمی چشد تا دروغ را به شوخی باشد یا جدی مطلقا ترک کند.
عید ولایت و عید غدیر خم بر پیروان راستین حضرت علی که سلام و درود خدا بر او , این ابر مرد دانش و تقوی و عدالت مبارک باد
آرتا.شجیعی
Messages
If you achieve success,you will get applause,and if you get applause ,you will hear it.My advice to you concerning applause is this:Enjoy it but never quite believe it !.
Robert Mongomery,Dec,1955
The man who reads only for improvement is beyond the hope of much improvement before the begins.
Jonathan Daniels, U.I.Press 1956
Could Hamlet have been written by a committee,or the Mona Lisa painted by a club ?.Could the New testament have been composed as a confrence report ?.Creative ideas do not spring from groups.They spring from individuals.The divine spark leaps from the finger of God to the finger of Adam.
Whitney Griswold,june 8,1957
Robert Mongomery,Dec,1955
The man who reads only for improvement is beyond the hope of much improvement before the begins.
Jonathan Daniels, U.I.Press 1956
Could Hamlet have been written by a committee,or the Mona Lisa painted by a club ?.Could the New testament have been composed as a confrence report ?.Creative ideas do not spring from groups.They spring from individuals.The divine spark leaps from the finger of God to the finger of Adam.
Whitney Griswold,june 8,1957
Thursday, September 20, 2007
Comedy - کمدی
کمدی عبارت است از پی یس تاتری اعم از منظوم یا منثور که معمولا برای خندانیدن تماشائیان نوشته شده است.ممکن است در این نمایشنامه ها یا بر اثر وضع پرسوناژ ها و یا بر اثر نمایش هجو آمیز عادات و رسوم و اخلاق اجتماعی و یا بر اثر مجسم کردن اعمال خنده آور زندگی بشری مردم را به خنده آورد
Tragedi - تراژدی
تراژدی عبارت است از نمایشنامه یا منظومه جدی و غم انگیزی که معمولا موضوع آن از سرگذشت قدیسان و رجال مذهبی و یا از زندگی مردان بزرگ تاریخ گرفته شده و حادثه یی عظیم و مهم را مجسم می سازد و با نشان دادن منظره مبارزه عواطف بشری و مصائبی که نتیجه جبری تعارض این عواطف است روح آدمی را سخت تحت تاثیر قرار می دهد
Drama - درام
درام نمایشنامه ای است که در آن معمولا مسائل خنده آور با قسمت های غم انگیز در هم آمیخته باشد و درام لیریک یا غنایی عبارت از درامی است که در آن قسمت هایی با آواز خوانده شود.درام بیش از هر نوع نمایشنامه دیگر به زندگی نزدیک است زیرا در زندگی نیز غم و شادی با یکدیگر و در کنار یکدیگر وجود دارد
Fantacy - فانتزی
اخیرا در مطبوعات مشاهده می شود که داستانهایی را زیر عنوان فانتزی درج می کنند.اصل این واژه فانتاستیک و به معنی مو هوم و وهمی است.طبیعی است که این صفت می تواند پس از رمان و نوول و کنت قرار گیرد.بنابراین رمان فانتاستیک به معنی رمان وهمی است و در همین حکم است نوول و کنت فانتاستیک.پس لغت فانتزی به صورتی که امروز در جراید مستعمل است به معنی داستان وهمی و غیر واقعی می باشد
Saturday, June 9, 2007
Conte - کنت
کنت سرگذشت های کوتاهی است که معمولا از مسائل خیالی ترکیب شده و غالبا شرح وقایع خانوادگی است که با حوادث عجیب آمیخته باشد و همچنین به سرگذشت های درخشان ولی بی معنی و بی نتیجه اطلاق می شود.قصه های اجنه و پریان را نیز کنتدس - د - فییز می نامند.قصه هایی که برای کودکان گفته می شود نیز همین نام را دارد
Monday, June 4, 2007
Fable - فابل
فابل عبارت است از سرگذشت اساطیری و نمونه های آن در سنت های مذهبی یونان قدیم و تاریخ داستانی ایران فراوان است.(مثل جام کیخسرو و آیینه اسکندر) علاوه بر این به سرگذشت های مو هوم و غیر واقعی و خیالی نیز اطلاق می گردد.همچنین داستانهایی که صرفا زاییده تخیل نویسنده باشد و از آن نتیجه اخلاقی گرفته شود معادل آن در فرانسه نوول و کنت و متضاد آن رسی و وریته است
Conte
Conte
Novel - نوول
عبارت است از سرگذشتی خیالی که نسبتا کوتاه و مختصر باشد و شرح حوادث آن مانند رمان پیچیده و در هم نباشد.درگذشته نوول به حکایت های کوچک هزل آمیزی گفته می شد که درج آنها در کتاب ها و جراید به علت زشتی مضمون ناپسند بوده و این نوع حکایات یا سینه به سینه نقل می شده و یا به صورت دست نویس انتشار می یافته است.اما امروزه "نوول"عبارت از آن اثر ادبی است که از رمان کو تاهتر و از کنت طویلتر باشد.نوول را در ادبیات تمام کشورهای جهان می توان یافت.در قرن هفدهم در فرانسه :نوول" به قسمی از داستان های کوتاه اطلاق می شده که بیشتر ترجمان مطالب احساساتی باشد اما در قرن 18 و خاصه قرن نوزدهم نوول نویسی ترقی فراوان یافت و نویسندگانی بزرگ مانند بالزاک و مریمه و تئوفیل گوتیه و آلفرد دو موسه بدان توجه کردند.در پایان این قرن و آغاز قرن نوزدهم نویسندگانی مانند آناتول فرانس و فلوبر و مخصوصا موپاسان آن را به حد کمال رسانیدند.در نوول نیز مانند رمان ممکن است نویسنده هر لحنی را که مایل باشد به کار برد.اما بهترین نوولها با انشایی ظریف و آسان نوشته شده است
Romance - رمان
لغت رمان در رشته های مختلف هنری و زبانشناسی معانی گوناگون دارد که چون مربوط به موضوع بحث نیست از ذکر آن صرف نظر می شود و فقط معانی مختلفی که در ادبیات بدان شده است ذیلا" خواهد آمد : در قدیم کلمه رمان در زبان فرانسوی به حکایت واقعی اعم از نثر یا نظم اطلاق می شد . اما امروز رمان عبارت است از سر گذشت و داستانی که به نثر نوشته شده است . رمان اقسام گوناگون دارد که مهمترین آنها عبارتند از : 1-رمان تاریخی : که در آن قهرمانان و حوادث مهم از تاریخ گرفته شده و نویسنده به مقتضای ذوق و سلیقه خویش در حوادث و شخصیت قهرمانان تغییرات کم و بیش مهمی که زاییده تخیل اوست وارد آورده است 2-رمان روستایی : رمانی است که زندگی و آرزوها و تخیلات شبانان و مردم روستانشین را نقاشی و تحلیل می کند .3 -رمان آموزشی : در چنین رمانی یکی از موضوع های علمی و آموزشی مانند موضوع های فلسفی -مذهبی - جغرافیایی و غیره در لباس داستانی که پرداخته ذهن نویسنده است مورد بحث قرار گرفته . 4-رمان فکاهی : عبارت است از رمانی که عادت و اخلاق و رفتار جاری عادی مردم را با بیانی نیشدار و خنده آور توجیه و تحلیل می کند . طبیعی است که موضوع این قبیل رمانها کمتر ازمیان مطالب جدی یا غم انگیز انتخاب می شود .. 5- رمان هجو آمیز: در این رمان در ضمن حکایتی که در واقع صورت استعاری مقصد اصلی نویسنده است عادات و اخلاق و سجایای مردم عصر مورد نظر نویسنده مورد انتقادی هجو آمیز قرار می گیرد . 6- رمان مکاتبه یی : رمانی است که وقایع آن در ضمن نامه هایی که بین قهرمانان داستان ردوبدل می شود جریان دارد و خواننده با خواندن چند نامه از داستان مستحضر میگردد. 7- رمان درونی : که قسمت عمده آن عبارت است از تحلیل احساسات و عواطف شخصی و درونی قهرمان داستان . 8- رمان روانشناسی : که در آن حوادث عمده آن عبارت است از تحلیل احساسات و عواطف شخصی و درونی قهرمان داستان . 8-رمان روانشناسی : که در آن حوادث عمده و مهمی وجود ندارد و زمینه اصلی داستان چیزی جز تجزیه و تحلیل احساسات قهرمانان بر مبنای قوانین روانشناسی نیست . 9- یکنوع رمان دیگر نیز وجود ارد که در آن عادت و رسوم و اخلاق و سجایای مردم شهر یا جامعه مورد توجه و بحث قرار می گیردو به زبان فرانسوی آن را رومن - د- مورس گویند.10 - البته در رمانی کم و بیش حوادث مختلف جریان دارد و بنابراین شاید نتوان رمان حادثه یی رانیز توعی رمان شمرد . اما در واقع رمانهایی هست که به سبب وجود حوادث گوناگون و متنوع از سایر انواع رمان ممتاز ست . مانند رمانهای که رد آن شرح مسافرتها یا وقایع خیالی یا وهمی با مهارت تمام به معلومات جغرافیایی یا تاریخی آمیخته شده است این نوع رمانها را رمان حادثه یی می نامند . این است به طور خلاصه شرح مشهور ترین اقسام رمانها از لحاظ زمینه و موضوع اما چنانکه خوانندگان توجه کرده اند در آغاز بحث رمان تعریف دقیق و جامعی از آن نکردیم علت این قصور در تعریف آن است که رمان نوعی اثر ادبی خاص است که تعریف کردن آن بسیار دشوار می باشد . به عقیده بورتنی بر قانون رمان نویسی ایجاب می کند که قهرمانان آن به دست حادثه به این سوی و آن سوی کشیده شوند و جالب توجه بودن چنین اثری با تسلط و استیلایی که بخت و سر نوشت بر اراده و سجایای قهرمانان داستان دارد دارای نسبت مستقیم است . به نظر این نویسنده افسانه رمانی است عجیب که بر اثر باور نکردنی بودن و دوری آن از حقیقت مطبوع طبع واقع شود . نوول عبارت است از یک رمان کوتاه- رمان می تواند هزار شکل به خود بگیرد و می تواند در زمینه های فلسفی - اخلاقی - علمی -سیاسی - مذهبی - تاریخی و غیره بحث کند . رمان نویس در ادبیات جدید پدید آمد . اما با اینهمه یونانیان و رومیان نیز کم و بیش آن را می شناختندو در قرن وسطی رمانهای بسیاری به صورت منظومه های حماسی و عشقی (مانند تریستان و ایزوت و رمان گل سرخ ) به وجود آمد . در سال 1610 میلادی با نوشته شدن رمان آستره اثر ه . دورفه که یک رمان روستایی بود نخستین رمان جدید پدید آمد . در قرن نوزدهم رمان نویسی به اوج کمال و ترقی خویش رسید و می توان گفت که در این قرن رمان بر تمام آثار ادبی قرن سلطه و بر تری دارد . در قرن ما هنوز روان اهمیت و اعتبار خود را از دست نداده است و گر چه شناختن ارزش آثار اخیر این قرن و داوری دقیق درباره آن به درستی ممکن نیست اما داستان نویسان بزرگی در سراسر گیتی از اروپا گرفته تا آمریکا و آسیا وجود دارند که بحث درباره آنان و حتی بردن نامشان در این یادداشت های مختصر موجب طول کلام است
Surrealisme - سوررآلیسم
سورآلیسم عبارت است از عقیده مکتبی که در سال 1924 میلادی ایجاد شد.سورآلیست ها مدعی بودند که ادبیات نباید به هیچ چیز -به جز تظاهرات و نمودهای اندیشه یی که از تمام قیود منطقی وهنری یا اخلاقی رها شده است بپردازد.در سال 1924 اعلامیهء سوررآلیسم انتشار یافت و "آندره برتن " در آن اعلامیه سورآلیسم را چنین توضیح می دهد:سوررآلیسم عبارت است از آن فعالیت خود به خودی روانی که به وسیله آن می توان خواه شفا ها و خواه کتبا یا به هر صورت و شکل دیگری فعالیت واقعی و حقیقی فکر را بیان و عرضه کرد.سورآلیسم عبارت است از دیکته کردن فکر بدون وارسی عقل و خارج از هر گونه تقید هنری و اخلاقی.به عبارت دیگر هر چیز که در مغز انسانی می گذرد اگر پیش از تفکر یادداشت شود مطالب نا آگاهانه-حرف های خود به خودی که بدون اختیار از دهان بیرون می آید و همچنین روءیا جزء مواد اولیهء تشکیل دهندهءسوررآلیسم است.طرفداران سوررآلیسم ژراردو نروال و رمبو و ... را به منزله پدران و موسسان و بانیان واقعی و قدیم این مکتب میدانند.برای روشن تر شدن مطلب و آشنایی بیشتر به افکار طرفداران این مکتب باید گفت که بسیاری از تصورات و تخیلات و اندیشه های آدمی هست که بر اثر مقید بودن به قیود اخلاقی و اجتماعی وسیاسی و رسوم و عادات-انسان از باز گفتن و بیان و ایضاح آن خودداری می کند و این پندارها را به اعماق ضمیر خویش که- در اصطلاح روانشناسی این کان شز نامیده می شود -می راند این قبیل افکار و اندیشها و آرزوها غالبا در خواب و روءیا و در شوخی ها و حرف هایی که بدون اراده از زبان انسان می پرد تجلی می کند .سوررآلیسم-طرفدار بیان صادقانه و صریح این قبیل افکار و تصورات و اوهام و آرزوهاست
Naturalisme - نا تورالیسم
ناتورالیسم عبارتند از آن مکتب ادبی که تا سر حد امکان طرفدار بیان واقعیت است و مانند خود طبیعت البته از اصل انتخاب طرفداری می کند اما بیان زشتی های طبیعی و اخلاقی را ترجیح می دهد .در راس این مکتب امیل زولا نویسنده بزرگ فرانسوی قرار دارد.مکتب نا تورالیسم در واقع با نوشته های فلوبر آغاز شد.گو اینکه وی با کمال شدت اصطلاحاتی مانند رآلیسم و نا تورالیسم را طرد و رد می کرد.نا تورالیست ها بیشتر در زمینه داستان نویسی کار می کردند.البته نمی توان داستان نویسانی مانند برادران گنکور و آلفونس دوده را ناتورالیست به شمار آورد.زیرا طرز فکر و تاثر آنان با مکتب نا تورالیست تفاوت دارد.زولا نیز خود سیستم ناتورالیست را بیان کرده است نوشته هایش کاملا و بالتمام با اصول این مکتب تطبیق نمی کند .زیرا تخیل وی تا حدودی طبیعت را تغییر شکل می دهد.بدون تردید گی دومو پاسان بین نویسندگان این عصر بیش از همه شایسته داشتن لقب "نا تورالیست" است.نا تورالیست ها بیشتر به اجرا و اعمال روشهای علمی در کارهای ادبی توجه داشتند.زولا که خود شخصا این کار را نکرده است-اعلام می کند که باید در ادبیات نیز مقدمه بر تحقیق در طب تجربی را که کلود بر نار نوشته است با تغییر کلمهء "طبیب" به هنر مند اجرا کرد.بدون تردید-نا تورالیسم مطلق نمی تواند وجود یابد-زیرا تنها چیزی که بین طبیعت و هنر تفاوت به وجود می آورد همان شکلی است که هنر به طبیعت می دهد.اما نا تورالیسم نیز میان نویسندگان نمایندگان و طرفدارانی دارد.خلاصه نظریات هواداران نا تورالیسم بدین قرار است:1-اعمال روش در ادبیات-2 بیان دقیق و صحیح طبیعت و زندگی 3-ترجیح توصیف زشتی های طبیعی و اخلاقی.برای آشنایی کامل به طرز کار هواخواهان این مکتب به آثار جک لندن نویسنده بزرگ آمریکایی و کتاب نا نا اثر امیل زولا که به طور ناقص به زبان فارسی ترجمه شده رجوع شود
Symbolisme - سمبولیسم
درواقع عکس العملی بود در برابر هنر پارناسی ین ها که هنری کاملا نمایشی و عبارت از ایجادشکل ها و رنگ های تازه بود.در صورتی که شاعران سمبولیست معتقد بودند که شعر باید تر جمان عواطف و احساساتی باشد که از اعماق روح انسانی- و گاهی تقریبا نا آگا هانه-تجلی می کند.در واقع سمبول و انتخاب آن بر اساسس تطابق و تشابه بین دو چیز -که معمولا یکی از آنها متعلق به دنیای متدی و دیگری از دنیای روحی و اخلاقی است قرار دارد چون شعرای پارناسی ین وابسته به مکتب رآلیسم بودند بنابراین شعر آنان عبارت از تبیین و نمودی مستقیم بود.سمبولیسم درست نقطهء مقابل آن و در واقع نوعی یاد آوری و تذ کار است.شعر سمبولیست ها از یک جهت به مو سقی شبیه است زیرا عبارت از بیان احساسات و تا ثر هایی است که قابل تجزیه و تحلیل دقیق و روشن نیست.سمبولیست ها از نظر لفظ و قالب نیز آزادی های فراوان برای خود قائل شدند و در انتخاب لغات و رعایت قواعد ترکیب و قافیه هیچ قیدی برای شاعر در نظر نگرفتند و حتی وزن را نیز از بین بردند-به طوری که بعضی مصراع های دراز شعر های سمبولیست به کلی با نثر اشتباه می شود.اگر تاریخ جنبش سمبولیسم را نگاه کنیم می توانیم آثار آن را در ادبیات انگلستان و آلمان و موسیقی "واگنر" پیدا کنیم و همین آثار است که در پدید آوردن این مکتب و توسعه آن موءثر بوده است.در فرانسه نیز در آثار شا عرانی مانند شارل بودلر پیش از پیدایی و اعلام رسمی این مکتب -رد پای سمبولیسم دیده می شود.بنیانگذار این مکتب شاعری است به نام" استفان مالارمه" و از بر جسته ترین پیروان این مکتب یکی-"پل ورلن" و دیگری" تریستان کربی یر" و پس از او "آرتور رمبو"است
Impressionisme - امپرسیونیسم
Realism - رآلیسم
از نظر ادبی عبارتند از سیستمی که به موجب آن طبیعت چنانکه هست-یا چنانکه می توان دید-با تمام زشتی ها و مبتذلات آن باید نگریسته و بیان شود.مکتب رآلیسم در ادبیات از سال 1850 یعنی نیمهء قرن نوزدهم در فرانسه بنیانگذاری شد.هواداران این مکتب معتقد بودند که هنر باید بر روی مشاهده مستقیم و بیان کامل واقعیات بنا شود.حتی در نیمهء اول قرن نوزدهم نیز نویسندگانی وجود داشتند که -لااقل از بعضی جهات - مانند رآلیست ها کار می کردند مانند استاندال و مریمه و خاصه بالزاک -اما به زودی به جای ادبیات غنایی و روانی که اساس آن بر تخیل و احساس قرار داشت ادبیاتی کاملا اثباتی و تحققی جایگزین شد که زندگانی را بدون کو چکترین تغییر شکلی به جز رعایت قوانینی که اجرای آن برای هنر مندان واجب بود بیان می کرد.این روش در تمام زمینه های علمی و ادبی نفوذ کرد.فلسفه با اگوست کنت -تاریخ و سخن سنجی با "تن" و شعر به وسیله شعرای پارناسی ین بدین مکتب گروید.رآلیسم در داستان نویسی به وسیلهء فلوبر و برادران گنکور و آلفونس دوده و در تآتربه دست آلکساندر دوما(پسر) وارد شد.این مکتب در آغاز رآلیسم نامیده می شد و سپس نام نا تورالیسم به خود گرفت و در واقع رآلیسم و نا تورالیسم دو اصطلاح مترادف است.اما اصطلاح رآلیسم علاوه بر ادبیات و هنر نام یک عقیده فلسفی و اخلاقی نیز هست که پایهء آن بر علوم نهاده شده است.از آثار رآلیست کارمن از مریمه و اوژنی گرانده و دختر چشم طلایی و زنبق دره و بابا گوریو و چرم ساغری و دختر عمو بت و .... از بالزاک و مادام بو واری از فلوبر به زبان فارسی ترجمه شده است
Romantism - رمانتیسم
رمانتیسم نام مکتب ادبی خاصی است که گروهی از نویسندگان فرانسه در قرن نوزدهم میلادی به وجود آوردند و هدف آن مخالفت با اصول مکتب کلاسیک بوده است.معانی مختلفی که این کلمه پس از پیدایش به خود گرفته این چنین است:1- رمانتیسم در زبان فرانسه گاهی به خیالبافی های شاعرانه اطلاق می شود و مردمان روءیایی و خیالباف را "رمانتیک" می گویند.2- روشی که بنای آن بر مخالفت با قواعد و اصول باشد-گاهی رمانتیسم نامیده می شودمثلا رمانتیسم اقتصادی به معنی آن روش اقتصادی است که بنای آن بر مخالفت با قواعد و قوانین علم اقتصاد باشد.3- آن معنی که در این مبحث به خصوص مورد نظر است: در قرن نوزدهم گروهی از نویسندگان که نام نویسندگان رمانتیک بر خود نهاده بودند کوشیدند تا با اسلوب نویسندگی کلاسیک مخالفت کنند و این روش را بر اندازند.نظر به اینکه رمانتیسم در کشور های مختلف اروپایی (فرانسه-انگلستان-آلمان) مفاهیم مختلفی یافته است نا گزیر به شرح این مکتب در هر یک از این کشور ها -به نحو اختصار-باید پرداخت.در فرانسه پیدایش رمانتیسم به منزلهء عکس العملی شدید در برابر مکتب کلاسیک ملی بود.در صورتی که در آلمان و انگلستان رمانتیسم نماینده ء تجلی و پیدایی نبوغ ادبی مردم بومی آن سرزمین هاست.پس از دوره رنسانس ادبیات فرانسه اساسا پیرو مکتب کلاسیک بود و از آثار ادبی زبانهای یو نانی و لاتین پیروی می کرد.در صورتی که ادبیات آلمان و انگلستان به طور غیر مستقیم و به پیروی از ادبیات فرانسه که مقدم بر ادبیات این دو کشور آغاز شده بود-از سنت های ادبی کلاسیک متابعت می کردند.بنا براین در ادبیات آلمان و انگلیس "رمانتیسم"به معنی اخص کلمه نماینده دورانی است که این دو ملت توانستند استقلال ادبی خود را به دست آورند و از زیر نفوذ ادبیات فرانسه بیرون آیند و به ترک پیروی از نویسندگان فرانسوی بگویند.ادیبان آلمانی در اواخر قرن هجدهم خود را از این نفوذ رها کرده پس از گذرانیدن یک دوره ء رمانتیسم محدود و پوچ توانستند تمایلات ملت خود را بشناسند و از آن پیروی کنند.اما در فرانسه واژه رمانتیسم دارای این معنی نیست بلکه در آنجا رمانتیسم از انقلابی اخلاقی ناشی شد که پس از انقلاب های سیاسی و اجتماعی پدید آمد و شیوه تفکر و احساس ملت فرانسه را تغییر داد.البته در قرن هجدهم نیز عده معدودی از نویسندگان بودند که بی آنکه نام رمانتیسم و نویسندگان رمانتیک بر خود نهند در نوشته های خود عملا از این روش پیروی می کردند -یکی از بر جسته ترین و مشهور ترین این نویسندگان ژان ژاک روسو است.دو تن از بزرگترین بنیان گذاران رمانتیسم در فرانسه عبارتند از مادام دو استال و شاتو بریان.این دو نویسنده که آثارشان با یکدیگر اختلاف دارد هر دو در تجلیل مذهب مسیح و سنن قرون وسطایی و رسوم باستانی بومی و ملی به یک راه می روند:هر دو طرفدار روانی و سادگی زبان هستند که در نتیجهء قواعد و مقررات مکتب کلاسیک از بین رفته بود هر دو کوشیدند تا مردم فرانسه را با ادبیات بیگانه آشنا سازند و از این راه نبوغ ملی را بیدار کنند و زیبایی هایی را مجسم سازند که تا آن روز یا نا شناخته بود و یا از طرف هواداران مکتب کلاسیک مطرود شناخته شده بود.رمانهای تاریخی سر والتر اسکات و اشعار توماس مور - فاوست اثر گوته-درامهای شیلر و شکسپیر-بهشت گمشده و آثار ادبای اسپانیا را ترجمه کرده بر آن تفسیر ها نوشتند و بدین تر تیب منبع الهامی برای شاعران فرانسوی به وجود آوردند.علاوه بر این تالیفاتی که در باره تحقیقات دقیق ادبی صورت گرفت و سفر نامه هایی که نوشته شد پشم اندازهای تازه یی در برابر دیدگان فرانسویان گشود.سجیه و صفت اصلی رمانتیسم عبارت است از رجحان دادن احساس و تخیل بر عقل و استدلال و به طور خلاصه ترجیح دادن احساسات و تخیلات شخصی بر مسائل عرفی و قوانین عمومی ادبی.نهضت رمانتیک به وسیله انتشار "اندیشه ها"
meditations-
اثر لامارتین 1820 اشعار آلفرد دووین یی 1822 -غزل های ویکتور هو گو 1822 و انتشار اثر استاندال به نام راسین و شکسپیر که در آن تحت عنوان رمانتی سیسم به کلاسیک ها حمله شده بود اوج گرفت.نمایندگان بزرگ شعر رمانتیک در فرانسه چهار شاعر معروف و نامورند که عبارتند از : لامارتین-آلفرد دووین یی-ویکتور هو گو و آلفرد دو مو سه که در واقع علمدار این مکتب هنری بودند.رمانتیسم بر محیط ادبی فرانسه در یک ثلث قرن نوزدهم با کمال قدرت حکومت کرد و این سی ساله دوره ء تسلط بی معارض رمانتیسم -یکی از دورانهای پر افتخار ادبیات فرانسه است.طرفداران مکتب رمانتیک زبان را غنی و نو و با طراوت کردند -به شعر رنگی تازه بخشیدند تاریخ را زنده کردند -تاتر را تغییر شکل دادند و در زمینه های فلسفی و انتقادی و مو سیقی و هنر های زیبا نفوذ کردند.ویکتور هو گو می گوید: رمانتیسم چیزی جز آزادی در ادبیات نیست.و هم او در جای دیگر گوید:رمانتیسم اثری است که انقلاب کبیر فرانسه در ادبیات کرده است.در اواسط قرن نوزدهم بر اثر زیاده روی های هواداران این مکتب-در برابر رمانتیسم-عکس العملی به وجود آمد و مکتب رآلیسم بنیان گذاری شد.اما تاثیر قوی رمانتیسم در شعرای رآلیست مانند لو کنت دولیل و مورخان آنان مانند تن و ارنست رنان و نویسندگان مانند فلو بر و امیل زولا باقی ماند
Saturday, June 2, 2007
Messages -پیام ها
پیامبر اکرم (ص) :در موقع کار چنان باش که گویی هرگز نخواهی مرد و در موقع ترس و بیم چنان باش که گویی فردا خواهی مرد---حضرت محمد(ص): هر گاه آدمیزاد می میرد نامه عملش بسته می شود جز در 3 مورد:فرزندی صالح که برای او دعا می کند -علمی که از آن بهره مند می شوند و صدقه جاریه ---امام صادق(ع): آن کس که سعی کند پرده از عیب دیگران بردارد ناگهان پرده از عیب خویش برداشته بیند و خود را رسوای خاص و عام یابد ---امام علی (ع): بین حق و باطل 4 انگشت فاصله است سعی کنید این مسافت کوتاه را همیشه در قضاوت رعایت کنید ---مولای متقیان علی (ع): کسی که عقل را بر احساساتش غلبه دهد قوی ترین و نیرو مند ترین انسان روی زمین است ---امام هشتم رضا (ع): آفت کار دلبستگی نداشتن به آن است ---مولای متقیان(ع): خردمند کسی است که گفتارش را کردارش تصدیق کند ---علی ابن ابیطالب(ع): در شرافت علم همین بس که کسی هم که لیاقت آن را ندارد ادعای داشتن علم می کند و اگر علم به او نسبت داده شود خوشحال می شود و در زشتی و بی ارزشی جهل همین بس که حتی جاهلان نیز از جهل و نادانی برائت می جویند و اگر جهل به آنان نسبت داده شود به خشم می آیند
Tuesday, May 29, 2007
Classicisme -کلاسی سیسم
کلاسی سیسم عبارت است از عقیده طرفداران تقلید از نویسندگان باستانی و نویسندگان قرن هفدهم.سبکی را که هواداران این عقیده بدان معتقدند سبک کلاسیک می نامند.کلمه کلاسیک صفتی است که ریشه آن واژه لاتینی کلاسیکوس و به معنی درجه اول است.وقتی این کلمه را به طور مطلق استعمال کنند و از آن اراده اصطلاح ادبی خاصی را نکرده باشند به معنی اثری است که به عنوان نمونه و مظهر کامل مورد قبول همگان باشد و وقتی نویسندگان کلاسیک یا هنر کلاسیک گفته می شود مقصود نویسندگان و هنری است که تمام طبقات در تمام ادوار آنها را پسندیده و نمونه شناخته اند.اگر لغت کلاسیک را بدین معنی استعمال کنیم آن را به تمام نویسندگان یا هنرمندان بزرگ ادوار مختلف تاریخی می توان اطلاق کرد ولو اینکه آن نویسندگان و هنرمندان نه تنها وابسته به مکتب کلاسیک نباشد بلکه با آن مخالفت نیز کرده باشند.مثلا ویکتور هو گو یا لا مارتین را که از هوا داران جدی رمانتیسم هستند با در نظر گرفتن این معنی می توان جزء نویسندگان کلاسیک زبان فرانسه به شمار آورد و همچنین است حال فردوسی و سعدی و حافظ و نظامی و خیام در زبان فارسی. این صفت گاهی نیز به معنی "مدرسه یی"( مدرسی) و دروسی که در کلاسها داده می شود به کار می رود.بنابراین آنچه را که در مدرسه می خوانند می توان تحصیلات کلاسیک و کتب آن را کتب کلاسیک نامید.اما واژه کلاسیک نقطهء مقابل رمانتیک است.دو کلمه کلاسیک و رمانتیک با یکدیگر متعارض و مختلفند ولی در عین حال پیوندی نا گسستنی دارند چه تا وقتی که رمانتیسم در ادبیات و هنر نفوذ نیافت واژه کلاسیک و کلاسی سیستم بدین معنی که اینک شرح داده می شود در زبانهای اروپایی به کار نرفت.در واقع پس از آنکه گروهی از ادبا و نویسندگان فرانسه و دیگر کشورها گرد آمدند و خود را هواداران رمانتیسم نامیدند بر گروه نویسندگان و هنرمندان مخالف این دسته نام کلاسیک نهاده شد.اصطلاح خاص ادبی "نویسندگان کلاسیک" که امروز در زبانهای اروپایی و خاصه زبان فرانسه معنی و مفهومی خاص دارد تا قرن هجدهم وجود خارجی نداشت.در فرانسه تا قرن هفدهم میلادی دو دسته نویسنده بیشتر نمی شناختند:یکی نویسندگان قدیم و دیگری جدید.از نظر شیوه نویسندگی نیز نویسندگان به توانا و متوسط تقسیم می شدند.اما در نیمه اول قرن هجدهم گروهی از منتقدان (که ولتر فیلسوف معروف فرانسوی مشهور ترین آنان بود) کوشیدند تا از میان نویسندگان آنان را که آثارشان می توانست نمونه زیبا و شایسته نویسندگی به زبان فرانسوی باشد برگزینند.در قرن نوزدهم میلادی گروهی از نویسندگان تحت عنوان رمانتیک گرد آمدند تا با نویسندگانی که از ادبیات قرن هفدهم و روش آن دفاع می کردند به مخالفت پردازند.از اینجا بود که معنی جدید کلاسیک به وجود آمد. از نظر طرفداران رمانتیسم نویسنده کلاسیک کسی است که در مدرسه تحصیل کرده است و تحصیلات رسمی مدرسه یی را به همه چیز ترجیح می دهد و به طور خلاصه نویسنده ء کلاسیک کسی است که دارای تحصیلات خاصی است و قواعدی را که برای نویسندگی در دوران باستانی مقرر گردیده است در نوشته های خود مراعات کند.دانشمندان فرانسوی با مقایسه دقیق ادبیات قرن هفدهم یعنی تنها آن قسمت از ادبیات که مدتی دراز در مدارس فرا می گرفته اند و ادبیات رمانتیک خصائص مکتب کلاسیک را به قرار ذیل استخراج کرده اند
ادبیان کلاسیک ادبیاتی است موافق عقل و استدلال و منطق که تخیل در آن همیشه محدود و منظم و مرتب است.ادبیات کلاسیک ادبیاتی معتدل و میانه رو است که با دقت و مو شکافی و باریک بینی تمام ترکیب شده و به وجود آمده و اعتدال در آن کاملا مراعات شده است.در ادبیات کلاسیک هیچگاه قهرمانان غیر عادی و استثنایی و عجیب و غریب مورد مطالعه قرار نمیگیرند بلکه همواره برجسته و کسانی که نماینده عمومی یک گروه هستند بر روی صحنه می آیند.زبان ادبیات کلاسیک محکم و ساده و زیبا و روان است.شرح زشتی ها و مفاسد اخلاقی و طرفداری از آن در ادبیات کلاسیک راه ندارد بلکه ادبیاتی است اخلاقی وعیوب ونقائص اخلاقی را محکوم می کند و ملکات فاضله و صفات حسنه را میستاید . ادبیات کلاسک ادبیات طبقه ممتاز اجتماع (نجبا و درباریان ) است . شرح زندگانی پیشه وران وکشاورزان و طبقات پایین در آن راه نمی یابد. اصطلاح کلاسی سیسم در رشته های دیگر هنری از قبیل موسیقی و نقاشی و مجسمه سازی نیز معلوم شد . آثار نویسندگان معروف قرن هفدهم فرانسه مانند لافونتن -مولی یر - پاسکال - راسین -کرنی - بوالو ... آثار کلاسیک است و بعضی از آثار مانند نمایشنامه خسیس وتارتوف وزنان دانشمند و نوشته مولیر و پاره یی دیگر از آثار او که به زبان فارسی ترجمه شده است . برای روشنتر شدن خصایص این مکتب باید رمانتیسم را شناخت و با طرز کار نویسندگان رمانتیک آشنا شد.
ادبیان کلاسیک ادبیاتی است موافق عقل و استدلال و منطق که تخیل در آن همیشه محدود و منظم و مرتب است.ادبیات کلاسیک ادبیاتی معتدل و میانه رو است که با دقت و مو شکافی و باریک بینی تمام ترکیب شده و به وجود آمده و اعتدال در آن کاملا مراعات شده است.در ادبیات کلاسیک هیچگاه قهرمانان غیر عادی و استثنایی و عجیب و غریب مورد مطالعه قرار نمیگیرند بلکه همواره برجسته و کسانی که نماینده عمومی یک گروه هستند بر روی صحنه می آیند.زبان ادبیات کلاسیک محکم و ساده و زیبا و روان است.شرح زشتی ها و مفاسد اخلاقی و طرفداری از آن در ادبیات کلاسیک راه ندارد بلکه ادبیاتی است اخلاقی وعیوب ونقائص اخلاقی را محکوم می کند و ملکات فاضله و صفات حسنه را میستاید . ادبیات کلاسک ادبیات طبقه ممتاز اجتماع (نجبا و درباریان ) است . شرح زندگانی پیشه وران وکشاورزان و طبقات پایین در آن راه نمی یابد. اصطلاح کلاسی سیسم در رشته های دیگر هنری از قبیل موسیقی و نقاشی و مجسمه سازی نیز معلوم شد . آثار نویسندگان معروف قرن هفدهم فرانسه مانند لافونتن -مولی یر - پاسکال - راسین -کرنی - بوالو ... آثار کلاسیک است و بعضی از آثار مانند نمایشنامه خسیس وتارتوف وزنان دانشمند و نوشته مولیر و پاره یی دیگر از آثار او که به زبان فارسی ترجمه شده است . برای روشنتر شدن خصایص این مکتب باید رمانتیسم را شناخت و با طرز کار نویسندگان رمانتیک آشنا شد.
Monday, May 28, 2007
Sadi - سعدی
سعدی : مشرف الدین مصلح بن عبدالله سعدی شیرازی از درخشان ترین چهره های ادب ایران در سراسر دوره هاست.تولد او را به سال 606 هجری قمری دانسته اند.سعدی بسیار سفر کرده بار ها به حجاز رفته و عمل حج به جای آورده .پس از سفر طولانی به شیراز بر گشته و در سال 691 یا 694 هجری قمری در شیراز وفات یافته است.سخن سعدی در نظم و نثر پس از وی مورد تقدیر قرار گرفته است.از وی علاوه بر دیوان -بوستان و گلستان نیز بر جای مانده است.سعدی از آن مردانی است که حتی در زمان حیاتش شهرتی عالم گیر داشته است .سعدی غزل را به نقطه کمال رسانده است .سخن سعدی را به صفت سهل و ممتنع ستوده اند یعنی سخن او به شیوه ای است که شنونده می پندارد آسان است ولی هرگز نمی تواند نظیر آن را بیافریند
در رحمت
تو از هر در که بازآیی بدین خوبی و زیبایی--- دری باشد که از رحمت به روی خلق بگشایی
به زیور ها بیارایند وقتی خوبرویان را--- تو سیمین تن چنان خوبی که زیورها بیارایی
ملامتگوی بی حاصل ترنج از دست نشناسد--- در آن معرض که چون یوسف جمال از پرده بنمایی
چو بلبل روی گل بیند زبانش در حدیث آید --- مرا در رویت از حیرت فرو بسته است گویایی
تو با این حسن نتوانی که روی از خلق در پوشی--- که همچون آفتاب از جام و حور از جامه پیدایی
تو صاحب منصبی-جانا-زمسکینان نیندیشی--- تو خواب آلوده ای بر چشم بیداران نبخشایی
گرفتم سرو آزادی نه از ماء معین زادی!--- مکن بیگانگی با ما چو دانستی که از مایی
دعایی گر نمی گویی به دشنامی عزیزم کن ---که گر تلخ است شیرین است از آن لب هر چه فرمایی
گمان از تشنگی بردم که دریا تا کمر باشد--- چو پا یابم برفت اکنون بدانستم که دریایی
تو خواهی آستین افشان و خواهی روی در هم کش--- مگس جایی نخواهد رفتن از دکان حلوایی
قیامت می کنی سعدی-بدین شیرین سخن گفتن!--- مسلم نیست طوطی را در ایامت شکر خایی
Saturday, May 26, 2007
Thursday, May 24, 2007
Similarity-شباهت
Nasreddin was a poor man,so he tried to grow as many vegetables as he could in his own garden,so that he would not have to buy so many in the market.One evening he heard a noise in his garden and looked out of the window.A white ox had got into the garden and was eating his vegetables.Nasreddin at once took his stick,ran out and chased the ox,but he was too old to catch it.When he got back to his garden,he found that the ox had ruined most of his precious vegetables.The next morning,while he was walking in the street near his house,he saw a cart with two white oxen which looked very much like the one that had eaten his vegetables.He was carrying his stick with him,so he at once began to beat the two oxen with it.As neither of them looked more like the ox that had eaten his vegetables than the other,he beat both of them equally hard.
The owner of the ox-cart was drinking coffee in a nearby coffee-house.When he saw what Nasreddin was doing to his animals ,he ran out and shouted,"What are you doing?What have those poor animals done to you for you to beat them like that? "You keep out of this ! Nasreddin shouted back.This is a matter between me and one of these two oxen.He knows very well why I am beating him !.
Wednesday, May 23, 2007
A Festival For The Dead
A festival for the dead is held once a year in Japan.This festival is a cheerful occasion,for on this day,the dead are said to return to their homes and they are welcomed by the living.As they are expected to be hungry after their long journey,food is laid out for them.Specially-made lanterns are hung outside each house
to help the dead to find their way.All night long,people dance and sing.In the early morning,the food that had been laid out for the dead is thrown into a river or into the sea as it is considered unlucky for anyone living to eat it.In towns that are near the sea,the tiny lanterns which had been hung in the streets the night before,are placed into the water when the festival is over.Thousands of lanterns slowly drift out to sea guiding the dead on their return journey to the other world.This is a moving spectacle,for crowds of people stand on the shore watching the lanterns drifting away until they can be seen no more.
A famous teacher
Among the great teachers of ancient Athens was one named Protagoras,(who was born more than twenty-four centuries ago).It is said that he was the first teacher to accept money for his services.
A certain student,Evalthus,heard of this famous teacher and asked him to give him lessons.Evalthus did not want to pay for his lessons at ones,and after some discussions it was finally agreed between them that Evalthus should pay only if he won his first case in the law courts.
The lessons began and Evalthus proved himself to be a clever student.He worked hard,and a time came when he had reached the end of his studies.He then refused to pay Protagoras anything whatever.Protagoras therefore took Evalthus to court and told the judges that he wanted his money.He explained that he must be paid wether he won or lost the case."Whatever you decide,he declared to the judges,I must be paid.For if you decide in my favour,then I win the case,and so I must be paid.But if you decide against me,then Evalthus has won his first case in the law courts; therefore,according to our agreement,he must pay me for his lessons.Theefore,I shall get my money whatever happens".
Friday, May 18, 2007
Eat & Enjoy(Iranian dish14)
کو کوی بامیه
مواد لازم
بامیه ریز ---500 گرم
تخم مرغ ---6 عدد
پیاز متوسط ---1 عدد
روغن مایع ---120 گرم
زرد چوبه ---نصف قاشق چایخوری
فلفل قرمز ---3/1 قاشق چایخوری
سیر و ادویه ---به میزان دلخواه
نمک --- به میزان لازم
طرز تهیه
ابتدا با میه ها را می شوییم و آنها را با پارچه خشک می کنیم.سپس آنها را به حلقه ای نازک برش می زنیم.پیاز را ساطوری می کنیم و با روغن تفت می دهیم تا پیاز ها بلوری شود.بعد با میه ها را اضافه می کنیم.نمک فلفل و زرد چوبه را به مواد می افزاییم و می گذاریم سرد شود.تخم مرغ ها را در کاسه ای می زنیم تا پف کند.مواد تفت داده شده را به اضافه سیر رنده شده و ادویه به تخم مرغ ها اضافه می کنیم و در تابه روغن مایع که گرم شده می ریزیم.می توان این کو کو را در فر 180 درجه سانتیگراد به مدت 20 دقیقه بگذاریم تا بپزد.همچنین می توان این کو کو را روی شعله گاز نیز پخت.بعد از پخت آن رابرش می زنیم و سرو می کنیم
مواد لازم
بامیه ریز ---500 گرم
تخم مرغ ---6 عدد
پیاز متوسط ---1 عدد
روغن مایع ---120 گرم
زرد چوبه ---نصف قاشق چایخوری
فلفل قرمز ---3/1 قاشق چایخوری
سیر و ادویه ---به میزان دلخواه
نمک --- به میزان لازم
طرز تهیه
ابتدا با میه ها را می شوییم و آنها را با پارچه خشک می کنیم.سپس آنها را به حلقه ای نازک برش می زنیم.پیاز را ساطوری می کنیم و با روغن تفت می دهیم تا پیاز ها بلوری شود.بعد با میه ها را اضافه می کنیم.نمک فلفل و زرد چوبه را به مواد می افزاییم و می گذاریم سرد شود.تخم مرغ ها را در کاسه ای می زنیم تا پف کند.مواد تفت داده شده را به اضافه سیر رنده شده و ادویه به تخم مرغ ها اضافه می کنیم و در تابه روغن مایع که گرم شده می ریزیم.می توان این کو کو را در فر 180 درجه سانتیگراد به مدت 20 دقیقه بگذاریم تا بپزد.همچنین می توان این کو کو را روی شعله گاز نیز پخت.بعد از پخت آن رابرش می زنیم و سرو می کنیم
Eat & Enjoy(Iranian dish 13)
کو کوی لوبیا سبز
مواد لازم برای 6 نفر
لوبیا سبز ریز خرد شده--- 2 لیوان
هویچ ریز خرد شده--- 3 قاشق غذا خوری
سیر ریز خرد شده--- 2 قاشق مربا خوری
گوجه فرنگی خرد شده ---2 قاشق غذا خوری
تخم مرغ---4تا 5 عدد
نمک-فلفل وزرد چوبه---به میزان دلخواه
آرد سیب زمینی--- یک ونیم قاشق غذا خوری
روغن مایع مخصوص سرخ کردن---به میزان دلخواه
طرز تهیه
در تابه ای دو قاشق روغن می ریزیم و لوبیا سبز و هویچ های خرد شده را در آن تفت می دهیم تا کمی بپزد.بعد به وسیلهء صافی روغن اضافی آن را می گیریم و میگذاریم تا سرد شود
تخم مرغ ها را در کاسه ای می ریزیم و با نمک و فلفل و زرد چوبه هم میزنیم.سپس گوجه فرنگی خرد شده (از قسمت وسط گوجه فرنگی استفاده نمی کنیم)مخلوط لوبیا -هویج خرد شده و آرد سیب زمینی را به مخلوط تخم مرغ ها می افزاییم و هم می زنیم . در تابه مناسبی روغن می ریزیم و روی حرارت متوسط داغ می کنیم.مواد آماده شده کو کو را در تابه می ریزیم و در آن را می گذاریم.یک طرف کو کو که برشته شد آن را بر می گردانیم تا طرف دیگر آن نیز برشته شود.وقتی کو کو آماده شد آن را در ظرف دلخواه می چینیم و تزیین و سرو می کنیم
مواد لازم برای 6 نفر
لوبیا سبز ریز خرد شده--- 2 لیوان
هویچ ریز خرد شده--- 3 قاشق غذا خوری
سیر ریز خرد شده--- 2 قاشق مربا خوری
گوجه فرنگی خرد شده ---2 قاشق غذا خوری
تخم مرغ---4تا 5 عدد
نمک-فلفل وزرد چوبه---به میزان دلخواه
آرد سیب زمینی--- یک ونیم قاشق غذا خوری
روغن مایع مخصوص سرخ کردن---به میزان دلخواه
طرز تهیه
در تابه ای دو قاشق روغن می ریزیم و لوبیا سبز و هویچ های خرد شده را در آن تفت می دهیم تا کمی بپزد.بعد به وسیلهء صافی روغن اضافی آن را می گیریم و میگذاریم تا سرد شود
تخم مرغ ها را در کاسه ای می ریزیم و با نمک و فلفل و زرد چوبه هم میزنیم.سپس گوجه فرنگی خرد شده (از قسمت وسط گوجه فرنگی استفاده نمی کنیم)مخلوط لوبیا -هویج خرد شده و آرد سیب زمینی را به مخلوط تخم مرغ ها می افزاییم و هم می زنیم . در تابه مناسبی روغن می ریزیم و روی حرارت متوسط داغ می کنیم.مواد آماده شده کو کو را در تابه می ریزیم و در آن را می گذاریم.یک طرف کو کو که برشته شد آن را بر می گردانیم تا طرف دیگر آن نیز برشته شود.وقتی کو کو آماده شد آن را در ظرف دلخواه می چینیم و تزیین و سرو می کنیم
Messages - پیام ها
The shortest recorded period of time lies between the minute you put some money away for a rainy day and the unexpected arrival of rain.
"Jane Bryant Quinn"
Blessed is the person who is too busy to worry in the daytime and too sleepy to worry at night.
"Leo Aikman in Atlanta Journal-Constitution"
"Jane Bryant Quinn"
Blessed is the person who is too busy to worry in the daytime and too sleepy to worry at night.
"Leo Aikman in Atlanta Journal-Constitution"
Thursday, May 17, 2007
Anti-Virus for the cell phones which are connected to internet-آنتی ویروس برای گوشی های متصل به اینترنت
امروزه نه تنها گوشی های تلفن همراه وسیله ای برای برقراری ارتباطات مکالمه ای هستند بلکه برای انجام بسیاری کارهای اینترنتی همچون ارسال ایمیل و جست و جوی اینترنتی نیز کار برد دارند.به گزارش ایلنا اتصال گوشی های تلفن همراه به شبکه جهانی اینترنت موجب شده بسیاری از ویروس ها و برنامه های مخرب "اسب-تروجان" که پیش از این تنها رایانه را هدف قرار می داد اکنون گوشی های تلفن همراه را نیز هدف قرار دهند.بسیاری از این ویروس های جدید که بیشتر در تلفن های همراه منتشر میشود اغلب دارای نام هایی همچون
Commwarrier
هستند .پس از ورود این ویروس ها به گوشی های تلفن همراه گوشی ویروسی شده ویروس مذکور را به تمام شماره های ذخیره شده در حافظه خود ارسال می کند و بدین ترتیب در عرض کوتاه ترین زمان بسیاری از گوشی های تلفن همراه ویروسی می شوند.همچنین قابلیت بلو توث گوشی های تلفن همراه نیز از دیگر قابلیت هایی است که امکان انتقال ویروس در شبکه گوشی های تلفن همراه را تشدید می کند.از این رو بسیاری از تحلیلگران حوزه فنا وری اطلاعات معتقدند سیستم های امنیتی گوشی های تلفن همراه حتی گوشی های تلفن همراه هوشمند نیز نمی توانند در مقابل ویروس های جدید مقاومت کنند و نیاز به طراحی آنتی ویروس های مختص گوشی های تلفن همراه به شدت احساس می شود
New 2GB Memory Tablets-قرص های حافظه 2گیگا بایتی
اخیرا قرصهای جدید حافظه به بازار آمده که خوراکی نیستند اما می تواند کاری را که حافظه شما نمی تواند انجام دهد را برای شما به انجام رسانند.هر کدام از این قرص ها می توانند تا 2 گیگا بایت از اطلاعات را برای شما ذخیره و نگهداری کنند.این قرص های 35 دلاری یک حافظه سخت افزاری فلش هستند که پورت یو-اس-بی-آن در نیمی از قرص پنهان شده و در صورت باز کردن قرص از وسط می توان آن را به کامپیو تر و یا منبع اطلاعات وصل کرد.این حافظه های فلش جدید در اندازه 20*20*65 تولید شده اند و 12 گرم وزن دارند.قرص های حافظه -2 گیگا بایت ظرفیت داشته و در رنگ های سفید-زرد.سفید-قرمز و سفید-سبز موجوداند.این حافظه فلش از جدید ترین تکنولوژی حافظه یو-اس-بی و طراحی ویژه بر خوردار است و امکان حمل اطلاعات را در کمترین حجم به شما می دهد.اشکالی که برای شما آپ لود کرده ام مربوط به قرص های قدیمی حافظه هستند اما قرص های جدید عینا شکلی شبیه کپسول های آنتی بیوتیک دارند که هنوز تصویر آن را پیدا نکرده ام
Wednesday, May 16, 2007
Body's Layers -چاکرا ها
I've found a weblog that is explained the body's layers and the details well and it would be useful to know about them in the life.The weblog Address is as follow :
http://chakra212.persianblog.com
Enjoy reading them
Best regards
A.P.Shajiee
یک وبلاگ پیدا کردم که در مورد لایه های بدن و چاکراها توضیح داده دانستن این مطالب در زندگی و هماهنگی با طبیعت و ریتم آن خوب و مفید هست و کمک به پیوستن به انرژی بیکران و نامحدود ابدی و ازلی می کند آدرس وبلاگ مذکور را در قسمت بالا نوشته ام.امیدوارم استفاده کرده و از خواندن مطالب لذت ببرید.امیداست همگی هماهنگ باآن انرژی ابدی بوده و ذراتی از او و با او باشیم
Not bad to know !
Hi dears,
I think not bad to know about eastern movies and know about their actor and actress.As you know majority of us like hollywood movies and we know about western actor & actress and its not quite perfect!.The point is :lets know about all over the world !.And world is not just 3 or 4 countries !.Pardon me ! but I like to watch korean and chineese and japanist and even vietnamies movies too.Lets go beyond of watching the face of actores !and consider all the cultures and enjoy watching their lives and events !.Anyhow referring to my last post ,I've written the name of TV series which is called "merchant of joseon" the real name of it is "Sangdo" and it has been made in 2001. "Kim Hyeon -Joo" is playing the role in it that is so famous between eastern fans.she is Thie actress that is playing and working for South Korean.Another famous actress is :"Choi ji-woo" (South Korean actress)and one of her Drama and melodram movie is "Now and forever".I still couldn't watch this drama but last year I had watched one of her Tv series.It was wonderful.so...get to go
A.P.Shajiee
Tuesday, May 15, 2007
New computer virus-ویروس جدید کامپیوتر
انتشار ویروس اسب تروجان مخفی در پیوست های نامه ها
ویروس اسب تروجان مخفی در پیغام های اسپمی طی اواخر هفته گذشته در سطح وسیع در شبکه اینترنت منتشر شده و هزاران رایانه را آلوده کرد.به گزارش "ایلنا" به دنبال نخستین حمله این ویروس از طریق پیوست های ایمیلی شرکت سیمانتک اعلام کرد که تعداد زیادی از ایمیل های اسپمی حامی ویروس تروجان موسوم به تروجان.پی ا.دات کام به میل باکس کاربران فرستاده شده است.این ویروس ها که در ایمیل هایی با عناوین امنیتی از جمله پک امنیتی-هشدار ویروسی و حفاظت در برابر کرم ها منتشر می شوند کاربران را تر غیب می کنند تا به منظور ارتقای سطح امنیتی سیستم های خود بر روی پیوست ایمیل ها کلیک کنند.این پیوست ها که ویروس در آنها یک فایل زیپ شده است پس از گشوده شدن از سوی کاربر در سیستم نصب شده و راه ورود برنامه های مخرب دیگر بر روی این رایانه ها باز می کند
The news is about new computer virus that is called Hidden Trojan horse.Its sent by e-mail's attachments and its started from last week.Its such a trick and says to users if you wanna increase the security in your computer just click on the attachment.The virus is a zipped file.After unwrapping the file ,it would download on the system and it would open the way for achieving the other destroying programs on the computer .
How long didn't you laugh?--! چند وقته نخندیدی؟
روزی مردی غمگین و افسرده نزد درویش عارفی آمد و به او گفت که در امور زندگی دچار بد شانسی های مکرر و پیوسته شده و هر روز بایک اتفاق ناگوار رو به رو می شود.عارف تبسمی کرد و گفت :چند وقت است که نخندیدی ؟! مرد با تعجب گفت :این چه ربطی به بد شانسی های روز مره من دارد؟ درویش با لبخند گفت :سعی کن از امروز بیشتر بخندی و هفته دیگر نزد من آی
هفته بعد مرد شاد و خندان نزد درویش آمد و گفت : راستش هنوز هم گاه و بیگاه در طول روز اتفاقاتی نا گوار رخ می دهد ولی من اکنون بیشتر از آن که از این حوادث نا خو شایند آزرده شوم به خنده می افتم و عذاب آوری این اتفاقات برایم مضحک جلوه می کند.به همین خاطر اصلا از بروز این رخداد ها ناراحت نمی شوم و فراموش می کنم.خندیدن باعث شده تا اتفاقات نا میمون و بد شانسی به شکل مضحک تغییر ماهیت دهند و چون هیچ وقت از چیز های خنده دار واهمه ای نداشتم و همیشه بر آن ها غلبه کرده ام به همین سبب دیگر نگران چیزی نیستم
Sunday, May 13, 2007
Jewel in the palace-جواهری در قصر
Hey guys,
We are watching a TV series that is called 'jewel in the palace'.Its a drama that is made by south korea.And korean has been watched it in 2004.As you know south korea is famous in making Dramas that make you cry from the first episode up to the end of that !.Its so difference from Indian movies.Why ?! because you can find kidding or having fun and even dance in them but Korean films ?Oh my god ! its impossible !...No way I'm a little bit exaggerating ! But I think so about % 70 ,it would be full tragedy at all!.Any way jewel in the palace is so famous in Asia just like as japan,philippine,and even in jordan and egypt and some other Arabic countries.And so In Iran They are presenting this drama to the people.If you like to know more about this Tv series you could go and visit this E-Address as follow:
http://daejanggeum.blogsome.com
I was curious about "jang-Geum" (Lee young-ae) and wanted to know about her destiny and because of that search it on internet for myself.Another movie that I 've heard alot about that is "winter sonata" which still couldn't success to watch that.It must be another amazing Drama ...Another korean TV series is "Merchant of joseon"that is so great..Oh yeah I love Korean films ,korean singers and even their culture that is so similar to us !.They have 5000 years written history and as you know we have 2500 up to 3000 written history .The difference is just about our religion.....so....Have fun,
A.P.Shajieeقضیه اینه که این سریال تلویزیونی که در ایران داره پخش می شه و اشک همه رو در آورده یک فیلم مشهور کره ای هست که در سال 2004 برای خود مردم کره نمایش داده اند.همینطور در اکثر کشورهای آسیایی مثل ژاپن و فیلیپین و حتی کشورهایی مثل اردن هاشمی و مصر و سایر کشورهای عربی این فیلم همزمان به نمایش در اومده.البته یک فیلم و سریال دراماتیک و تراژدی هست مثل بقیه کارهای کره ای ها که در ساختن درام و اشک همه رو در آوردن مشهورن و هالی وود به پای اونها نمی رسه !یک فیلم دیگه که خیلی گل کرده "وینتر سو نا تا"هست . یک سریال تلویزیونی به اسم تاجر "خوزه اون" به معنای کره که اسم قدیم آن بوده.خلاصه فیلم کره جنوبی حرف نداره مثل بقیه چیز هاشون و همینطور که می دونید یک فرهنگ غنی و پر محتوی دارند تاریخ نوشته شده آنها به 5000 سال میرسه در صورتی که تاریخ نوشته شده دست نویس ایران3000 سال می باشد.فرهنگ ها خیلی نزدیک است.فقط دین فرق می کند
Saturday, May 12, 2007
Some of the well known Computer's websites in IRAN
The following websites are well known in Iran.so you can take a tour and look at them for yourself:
www.mftsite.com
www.iran-ict.org
www.ediplomacyiran.com
www.ict-edu.ir
http://www.webgostar.com
http://www.fanavaran.org
http://www.icdl-iran.com
And there are two web journal as following :
www.webiran.com
www.tebyan.net
اینهاچند سایت کامپیوتری خوب شناخته شده در ایران هستند که براتون نوشتم می توانید یک نگاهی برای خودتون بکنید همینطور آذرس دو ژورنال را هم نوشتم
A.P.Shajiee
The seventh donkey- الاغ هفتم
One morning Nasreddin left his house with six donkeys to go to the market.After a time ,he got tired and got on to one of them.He counted the donkeys,and there were only five ,so he got off and went to look for the sixth.He looked and looked but did not find it,so he went back to the donkeys and counted them again.This time there were six,so he got on to one of them again and they all started.
After a few minutes he counted the donkeys again ,and there were only five !.While he was counting again a friend of his passed,and Nasreddin said to him,I left my house with six donkeys;then I had five ;then I had six again;and now I have only five ! look ! One ,two,three,four,five.
But Nasreddin,said his friend,You are sitting on a donkey too ! That is the sixth ! His friend replied :And you are the seventh!.
The effect of precious stones in our lives.
سنگ متولدین مرداد ماه
سنگ خوش یمن برای متولدین مرداد ماه یاقوت سیر است که به عنوان سنگی اشرافی و با شکوه شناخته شده است-این سنگ می تواند در موقع بر خورد -در گیری نزاع -مناقشه و کشمکش مو فقیت را از آن متولدین مرداد ماه می سازد.این سنگ ملاطفت و ملایمت را افزایش داده و از خشونت ممانعت به عمل می آورد-این سنگ بهترین محافظ و سپر بلا برای آنها محسوب می شود و آنها را از آسیب ها و گزند های احتمالی جسمانی به دور نگه می دارد.در نهایت شخص را به سعادت و خوشبختی می رساند
Friday, May 11, 2007
Eat & Enjoy (Iranian dish 12 )
کو کوی گردو
مواد لازم
گردوی آسیاب شده --- 200 گرم
تخم مرغ ---4 عدد
پیاز درشت ---1 عدد
رب انار --- 2 قاشق غذا خوری
کنجد خام ---1 قاشق غذا خوری
زعفران دم کرده --- 1 قاشق چای خوری
نمک-فلفل --- به میزان لازم
روغن --- به میزان لازم
جعفری-گوجه فرنگی و تر بچه ---برای تزئین
طرز تهیه
گردوی آسیاب شده یا چرخ شده را با پیاز رنده شده و تخم مرغ ها و نمک-فلفل و زعفران دم کرده و کنجد آسیاب شده را همراه با رب انار مخلوط کرده خوب هم می زنیم تا مایه ی کو کوی ما بدست آید.روغن را در تابه داغ کرده و مواد کو کو را مانند کو کو های دیگر داخل روغن با شعله ملایم سرخ می کنیم.پس از پختن کو کو آن را در دیس چیده همراه با جعفری و گوجه فرنگی و تربچه تزئین می کنیم
نکته: این کو کو را به صورت سرد و گرم سرو می کنند
مواد لازم
گردوی آسیاب شده --- 200 گرم
تخم مرغ ---4 عدد
پیاز درشت ---1 عدد
رب انار --- 2 قاشق غذا خوری
کنجد خام ---1 قاشق غذا خوری
زعفران دم کرده --- 1 قاشق چای خوری
نمک-فلفل --- به میزان لازم
روغن --- به میزان لازم
جعفری-گوجه فرنگی و تر بچه ---برای تزئین
طرز تهیه
گردوی آسیاب شده یا چرخ شده را با پیاز رنده شده و تخم مرغ ها و نمک-فلفل و زعفران دم کرده و کنجد آسیاب شده را همراه با رب انار مخلوط کرده خوب هم می زنیم تا مایه ی کو کوی ما بدست آید.روغن را در تابه داغ کرده و مواد کو کو را مانند کو کو های دیگر داخل روغن با شعله ملایم سرخ می کنیم.پس از پختن کو کو آن را در دیس چیده همراه با جعفری و گوجه فرنگی و تربچه تزئین می کنیم
نکته: این کو کو را به صورت سرد و گرم سرو می کنند
Eat & Enjoy(Iranian dish 11)
شامی بلغور
مواد لازم
بلغور جو یا گندم و یا مخلوط هر دو---250 گرم
پیاز بزرگ ---1 عدد
مو سیر خرد شده ---1 تا 2 قاشق غذا خوری/ تازه یا خیس خورده و خرد شده
جعفری ریز شده ---2 قاشق غذا خوری
پنیر سفید صبحانه رنده شده ---100 گرم
تخم مرغ ---3 عدد
آب مرغ --- 1 لیوان
روغن مایع ---به میزان لازم
نمک و فلفل --- به میزان لازم
طرز تهیه
بلغور را پاک کرده -شسته و خیس می کنیم.پس از چند ساعت آب آن را خالی می کنیم و با یک لیوان آب مرغ و کمی نمک حدود نیم ساعت روی حرارت کم می پزیم تا آب آن خوب کشیده شود.سپس می گذاریم بلغور سرد شود.بعد پیاز را رنده می کنیم و مو سیر و جعفری را ریز خرد می کنیم و به بلغور می افزاییم.سپس پنیر رنده شده را هم می ریزیم و تخم مرغ ها را داخل آن می شکنیم و با مواد مخلوط می کنیم و خوب هم می زنیم.از مواد کم کم بر می داریم و داخل روغن سرخ می کنیم
مواد لازم
بلغور جو یا گندم و یا مخلوط هر دو---250 گرم
پیاز بزرگ ---1 عدد
مو سیر خرد شده ---1 تا 2 قاشق غذا خوری/ تازه یا خیس خورده و خرد شده
جعفری ریز شده ---2 قاشق غذا خوری
پنیر سفید صبحانه رنده شده ---100 گرم
تخم مرغ ---3 عدد
آب مرغ --- 1 لیوان
روغن مایع ---به میزان لازم
نمک و فلفل --- به میزان لازم
طرز تهیه
بلغور را پاک کرده -شسته و خیس می کنیم.پس از چند ساعت آب آن را خالی می کنیم و با یک لیوان آب مرغ و کمی نمک حدود نیم ساعت روی حرارت کم می پزیم تا آب آن خوب کشیده شود.سپس می گذاریم بلغور سرد شود.بعد پیاز را رنده می کنیم و مو سیر و جعفری را ریز خرد می کنیم و به بلغور می افزاییم.سپس پنیر رنده شده را هم می ریزیم و تخم مرغ ها را داخل آن می شکنیم و با مواد مخلوط می کنیم و خوب هم می زنیم.از مواد کم کم بر می داریم و داخل روغن سرخ می کنیم
Eat & Enjoy (Iranian dish 10)
شامی کشمشی
مواد لازم برای 8 تا 10 نفر
گوشت گوسفند یا گوساله بی استخوان ---300 گرم
کشمش --- 1 لیوان
نخود خیس کرده --- 2 لیوان
برنج ---1 لیوان
ترخون خرد شده ---2 قاشق غذا خوری
پیاز داغ --- 2 قاشق غذا خوری
تخم مرغ --- 2 تا 3 عدد
زرد چوبه --- 1 قاشق چای خوری
آرد گندم یا سیب زمینی --- 2 قاشق غذا خوری
پیاز متوسط ---1 عدد
پودر کاری به دلخواه --- 1 قاشق مربا خوری
نمک-فلفل--- به میزان لازم
روغن --- به اندازه کافی برای سرخ کردن
طرز تهیه
گوشت - نخود-پیاز و برنج را با کمی زرد چوبه و فلفل می پزیم.(گوشت را با پیاز درسته و نخود و برنج آب پز می کنیم) لازم نیست که گوشت کاملا پخته شود فقط نیم پز باشد کافی است
گوشت و نخود را چرخ می کنیم .سپس برنج را له کرده یا چرخ می کنیم /-اگر از غذا ساز استفاده شد-/ می توان گوشت ونخود و برنج را با هم چرخ کرد
پیاز را کنار می گذاریم .کشمش را شسته و با آرد مخلوط می کنیم.مواد چرخ شده-کشمش -آرد -پیاز داغ-نمک -فلفل-پودر کاری و ترخون خرد شده را همراه با تخم مرغ ها مخلوط می کنیم.اگر لازم بود تخم مرغ سوم را نیز اضافه می کنیم تا مایع شل نباشد.روغن را داغ کرده از مایع به اندازه 1 قاشق غذا خوری در روغن داغ ریخته و سرخ می کنیم.غذا را به دلخواه تزیین کرده و سرو می کنیم
نکته: اگر مایع زیادی شل شد می توان از کمی آرد سیب زمینی استفاده کرد
مواد لازم برای 8 تا 10 نفر
گوشت گوسفند یا گوساله بی استخوان ---300 گرم
کشمش --- 1 لیوان
نخود خیس کرده --- 2 لیوان
برنج ---1 لیوان
ترخون خرد شده ---2 قاشق غذا خوری
پیاز داغ --- 2 قاشق غذا خوری
تخم مرغ --- 2 تا 3 عدد
زرد چوبه --- 1 قاشق چای خوری
آرد گندم یا سیب زمینی --- 2 قاشق غذا خوری
پیاز متوسط ---1 عدد
پودر کاری به دلخواه --- 1 قاشق مربا خوری
نمک-فلفل--- به میزان لازم
روغن --- به اندازه کافی برای سرخ کردن
طرز تهیه
گوشت - نخود-پیاز و برنج را با کمی زرد چوبه و فلفل می پزیم.(گوشت را با پیاز درسته و نخود و برنج آب پز می کنیم) لازم نیست که گوشت کاملا پخته شود فقط نیم پز باشد کافی است
گوشت و نخود را چرخ می کنیم .سپس برنج را له کرده یا چرخ می کنیم /-اگر از غذا ساز استفاده شد-/ می توان گوشت ونخود و برنج را با هم چرخ کرد
پیاز را کنار می گذاریم .کشمش را شسته و با آرد مخلوط می کنیم.مواد چرخ شده-کشمش -آرد -پیاز داغ-نمک -فلفل-پودر کاری و ترخون خرد شده را همراه با تخم مرغ ها مخلوط می کنیم.اگر لازم بود تخم مرغ سوم را نیز اضافه می کنیم تا مایع شل نباشد.روغن را داغ کرده از مایع به اندازه 1 قاشق غذا خوری در روغن داغ ریخته و سرخ می کنیم.غذا را به دلخواه تزیین کرده و سرو می کنیم
نکته: اگر مایع زیادی شل شد می توان از کمی آرد سیب زمینی استفاده کرد
Celine Dion
To somebody who loves Celine Dion 's heavenly voice just like me .For sure you know that 'Titanic' famous song "My heart will go on" is belonged to Celine Dion.As you know Celine's husband had been suffered from cancer during last years and because of that she had quited singing about 2 years.But now he is ok and no more problem.Best wishes for her and her family.
A.P.Shajiee
Sunday, May 6, 2007
Something about IRAN culture
IRAN has long been famous for its architecture,painting,and pottery.Early architects in Iran built magnificent mosques and palaces.They decorated the walls and domes with highly colored mosaic and tile designs.Traditional persian painting features delicate detail work and jewel-like colors.Three of the greatest persian poets-Ferdousi,Hafez,and Saadi-lived before 1400.The works of Hafiz are probably the most popular poems in Iran.people sometimes use his divan,a collection of philosophic poems,to help plan their lives.They open the book at random and use the first line they see as a guide to action.Iranian crafts workers make beautiful jewellery,pottery,and metalware.Their handwoven Persian rugs are prized throughout the world for their graceful patterns and soft colors.The complicated designs of the rugs often require months of labor to complete.Other traditional arts in Iran include embroidery,silk weaving,and wood carving.
The Culture Of Animals
Scientists once thought that only human beings had culture.But most of them now believe that animals also have some elements of culture.For example,some kinds of animals make and use tools and the members of many species communicates with one another by means of signs.Tool making consists basically of taking something found in the environment and using it for a purpose other than its original function.Elephants break off tree branches and wave them with their trunks to whisk away flies.Chimpanzees catch termites by peeling a twig and inserting the sticky,sappy end of the twig into a termite mound.When a chimpanzee pulls the twig out ,termites stick to it.Young chimpanzees learn this method of catching termites from older members of their group.The technique is a cultural trait that has been passed along from one generation of chimpanzees to the next.Many animals use various kinds of signs to communicate.For example,dogs bark and lay their ears back.Dolphins communicate with one another by means of barks,clicks,whistles,and other sounds.Scientists have taught chimpanzees to "speak " to people in sign language.However ,most scientists agree that any culture must include the use of symbols to be considered a culture.
Mafia !
Mafia is a type of secret criminal organization that developed in southern Italy and gained great power in the United States.The term Mafia may have come from an Arabic word that means place of refuge.As an adjective,it describes the confident style of behaviour that identifies a Mafioso.A Mafioso is a man who has great influence within his community.As a noun,Mafia refers to a network of loosely connected groups called Mafie,which hold power through violence ,oppression,and various criminal activities .The estimated 6000 Italian Americans involved in organized crime are arranged in a loose network of regional gangs called families.These families are involved in many illegal activities such as gambling,prostitution,selling narcotics and loan sharking.Law enforcement officials estimate that the families take in about $50 billion a year from criminal activities.Officials believe that the families have moved into a variety of legitimate businesses as well.
دو روایت از انوشیروان عادل و بزرگمهر
همانطور که میدانید بزرگمهر وزیر دانا و مدبر شاه ساسانی انوشیروان عادل بودکه جای تعریف نیست که چنان شاهی و چنین وزیری
در روایت است که روزی انوشیروان غادل با وزیر خود بزرگمهر و جمعی از سپاهیانش از کنار ویرانه ای می گذشتند که در آنجا صدای مرغان و جغدان بسیار بود از آنجا که بزرگمهر مشهور بود به دانستن زبان مرغان انوشیروان رو به بزرگمهر می کند که ای وزیر تو که زبان مرغان می دانی بگو که این سر و صدای آنان از چه جهت است؟.بزرگمهر می گوید:سرورم جغدان عروسی دارند و این سر و صدا به خاطر دعوای آنان به جهت تعیین مهریه عروس است. عروسون میگویند که داماد باید یک ویرانه را قباله عروس کند و دامادون زیر بار نمیروند و قبول نمی کنند و برای همین است که سر و صدای همگی آنان بلند است که ناگهان صدای جغدان قطع می شود.دوباره انوشیروان رو میکند به بزرگمهر و می گوید باز چه شد که همگی ساکت شدند.؟بزرگمهر می فرماید که داماد با دیدن شما و ما گفت : گر ملک این است در این روزگار--- خانه ویران دهمت صد هزار!.....برای همین است که دعوا تمام شد !.که با این حرف بزرگمهر شاه به فکر فرو میرود و از آنجا می گذرند
باز در روایت است که بزرگمهر وزیر اعظم هر روز صبح زود بیدار میشده و به کاخ انوشیروان می رفته و او را با این بیت شعر از خواب بیدار می کرده که به امور مملکتی برسد:سحر خیز باش تا کامروا شوی........روزی از روزها که انوشیروان از این وضع خسته می شود که هر روز صبح زود بزرگمهر او را از خواب با این بیت شعر بلند میکندو مزاحم او می شود چند نفر را پنهانی دستور می دهد که پنهانی در گوشه ای قایم شده و هر گاه بزرگمهر از خانه اش بیرون می آید به او حمله کرده و لباس های او را از تنش در آورند و او را رها کنند.ماموران چنین می کنند و آن روز بزرگمهر دیر تر از معمول به کاخ و حضور شاه می رسد.انوشیروان رو به بزرگمهر می کند و می خندد و می گوید چه شد بزرگمهر آن شعر خواندنت که سحر خیز باش تا کامروا شوی؟!پس چراامروز اینقدر دیر کردی ؟!بزرگمهر می فرماید:شاها ...شاها آنان که از من سحر خیز تر بودند باعث تاخیر امروز من شدند و موفق گردیدند!
خدا رحمت کند تمام مردان پاک .دانا.عادل و مدبر پارس زمین را
A.P.Shajiee.
Friday, May 4, 2007
وصیت بزرگمهر به بزرگان پارس
وصیت می کنم شما را که خدای عز و جل به یگانگی شناسید و وی را اطاعت دارید و بدانید که کردار زشت و نیکوی شما میبیند و آن چه در دل دارید میداند و زندگانی شما به فرمان اوست و حشر و قیامت خواهد بود و سوال و جواب و ثواب و عقاب.و نیکویی گویید و نیکوکاری کنید که خدای عز و جل که شما را برای نیکی آفریده.و زینهار تا بدی نکنید و از بدان دور باشید که بد کننده را زندگی کوتاه باشد.و پارسا باشید و چشم و گوش و دست از حرام و مال مردمان دور دارید و بدانید که مرگ خانه زندگانی است اگر چه بسیار زیید آن جا می باید رفت.و راست گفتن پیشه گیرید که روی را روشن دارد و مردمان راست گویان را دوست دارند و راست گوی هلاک نشود.و حسد را کاهش تن است و حاسد هرگز آسایش نباشد که با تقدیر خدای عز اسمه دایم به جنگ باشد و اجل نا آمده .مردم را حسد بکشد.و حریص را راحت نیست زیرا که او چیزی می طلبد که شاید وی را ننهاده اند.مردمان را عیب مکنید که هیچ کس بی عیب نیست.هر که از عیب خود نابینا باشد نادان تر مردمان باشد
تاریخ بیهقی " :ابوالفضل بیهقی
تاریخ بیهقی " :ابوالفضل بیهقی
Thursday, May 3, 2007
On joy and sorrow (4)
You now know that sorrow and poverty purify man's heart; though our weak minds see nothing worthy in the universe save ease and happiness.
The bitterest thing in our today's sorrow is the memory of our yesteday's joy.For we are all creatures of sadness and of small doubts.And when a man says to us :Let us be joyous with the gods,we can not but heed his voice.Sorrow softens the feelings,and Joy heals the wounded heart.were sorrow and poverty abolished,the spirit of man would be like an empty table,with naught inscribed save the signs of selfishness and greed.
We choose our joys and our sorrow long before we experience them.
Your joy is your sorrow unmasked.
If you could see,that the misfortune which has defeated you in life is the very power that illumines your heart and raises your soul from the pit of derision to the throne of reverence,you would be content with your share and you would look upon it as a legacy to instruct you and make you wise.
"Selections from Gibran Kahlil Gibran"اکنون میدانید که اندوه و حرمان دل آدمی را تزکیه می کنند گر چه اذهان خموده ء ما جز آسایش و تنعم چیزی را در جهان دارای ارزش نمی داند.تلخترین چیز در اندوه امروزمان خاطرهء شادمانی دیروزمان است.همه ما از اندوه و تردید آفریده شده ایم .هنگامی که کسی به ما میگوید:بیایید با خدایان به شادمانی بپردازیم چاره ای نداریم جز آنکه به حرفش اعتنا کنیم.غم احساسات را تلطیف می کند و شادی دل های مجروح را التیام می بخشد.اگر بنیاد غم و حرمان بر می افتاد روح آدمی شبیه لوحی سپید می شد که بر آن چیزی جز نشانه های خود پرستی و آزمندی ثبت نبود. ما غم ها و شاذی هایمان را بسیار پیش تر از آن که تجربه شان کنیم بر می گزینیم.شادمانی شما همان اندوه شماست که نقاب از چهره بر گرفته است
اگر میتوانستی ببینی که بخت بد که شکست تو در زندگیت بوده همان نیرویی است که قلبت را روشن میکند روحت را از مغاک تمسخر بیرون می آورد و تا عرش احترام بالا می برد آنگاه رضا به داده می دادی و آن را میراثی می دانستی که تعلیمت می دهد و آگاهت می کند
On joy and sorrow (3)
And the God of Gods separated a spirit from Himself and created in it Beauty.He gave to it the lightness of the breeze at down and the fragrance of the flowers of the field and the softness of moonlight.
Then he gave to it a cup of joy,saying,
You shall not drink of it except that you forget the past and heed not the future.And he gave to it a cup of sadness,saying,You shall drink and know there from the meaning of life's rejoicing. For He who has not looked on sorrow will never see joy.
Some of you say,Joy is greater than sorrow,and others say,no,sorrow is the greater,
But I say to you ,they are inseparable.Together they come,and when one sits alone with you at your board,remember that the other is asleep upon your bed.
The sorrowful spirit finds rest when united with a similar one....Hearts that are united through the medium of sorrow will not be separated by the glory of happiness.Love that is cleansed by tears will remain eternally pure and beautiful.
When either your joy or your sorrow becomes great the world becomes small.
خدای خدایان نفخه ای از خویشتن خویش جدا کرد و در آن نفخه وزیبایی را آفرید.او به زیبایی سبکی نسیم سحرکاهی را عطا کرد و رایحهءگل های دشت را و نرمی مهتاب را.آنگاه خداوند جامی از شادی به دست زیبایی دادو گفت :تو نباید از این جام بنوشی مگر آنکه گذشته را فراموش کنی و به آینده نیز اعتنایی نداشته باشی.سپس جامی نیز از غم به دستش داد و گفت : تو باید این را بنوشی و معنای شور و شعف زندگی را دریابی.کسی که به سیمای غم نگاه نکرده سیمای شادمانی را هرگز نمی بیند.برخی از شما می گویید :شادمانی برتر از اندوه است.دیگران می گویند نه .اندوه برتر است.اما من به شما می گویم که این دو از یکدیگر جدا نیستند.آنها با هم می آیند و هنگامی که یکی از آنها تنها با شما سر سفره تان می نشیند یادتان باشد که آن دیگری بر بسترتان خفته است. روح غمگین هنگامی که با روحی شبیه خود متحد می شود تسکین می یابد.دل هایی که به واسطه غم به هم گره می خورند در شوکت شادمانی از هم جدا نخواهند شد.عشقی که با اشک تطهیر شده است پاک و زیبا و جاودانه می ماند.هنگامی که شادمانی یا اندوهتان بزرگتر شود دنیا کوچکتر می شود
Then he gave to it a cup of joy,saying,
You shall not drink of it except that you forget the past and heed not the future.And he gave to it a cup of sadness,saying,You shall drink and know there from the meaning of life's rejoicing. For He who has not looked on sorrow will never see joy.
Some of you say,Joy is greater than sorrow,and others say,no,sorrow is the greater,
But I say to you ,they are inseparable.Together they come,and when one sits alone with you at your board,remember that the other is asleep upon your bed.
The sorrowful spirit finds rest when united with a similar one....Hearts that are united through the medium of sorrow will not be separated by the glory of happiness.Love that is cleansed by tears will remain eternally pure and beautiful.
When either your joy or your sorrow becomes great the world becomes small.
خدای خدایان نفخه ای از خویشتن خویش جدا کرد و در آن نفخه وزیبایی را آفرید.او به زیبایی سبکی نسیم سحرکاهی را عطا کرد و رایحهءگل های دشت را و نرمی مهتاب را.آنگاه خداوند جامی از شادی به دست زیبایی دادو گفت :تو نباید از این جام بنوشی مگر آنکه گذشته را فراموش کنی و به آینده نیز اعتنایی نداشته باشی.سپس جامی نیز از غم به دستش داد و گفت : تو باید این را بنوشی و معنای شور و شعف زندگی را دریابی.کسی که به سیمای غم نگاه نکرده سیمای شادمانی را هرگز نمی بیند.برخی از شما می گویید :شادمانی برتر از اندوه است.دیگران می گویند نه .اندوه برتر است.اما من به شما می گویم که این دو از یکدیگر جدا نیستند.آنها با هم می آیند و هنگامی که یکی از آنها تنها با شما سر سفره تان می نشیند یادتان باشد که آن دیگری بر بسترتان خفته است. روح غمگین هنگامی که با روحی شبیه خود متحد می شود تسکین می یابد.دل هایی که به واسطه غم به هم گره می خورند در شوکت شادمانی از هم جدا نخواهند شد.عشقی که با اشک تطهیر شده است پاک و زیبا و جاودانه می ماند.هنگامی که شادمانی یا اندوهتان بزرگتر شود دنیا کوچکتر می شود
On joy and sorrow (2)
Now there passed by on the other side of the lake two hunters.And as they looked across the water one of them said,I wonder who are those persons?And the other said .Did you say two ? I see only one .
The first hunter said,But there are two.And the second said,There is only one that I can see,and the reflection in the lake is only one.No ,there are two,said the first hunter,and the reflection in the still water is of two persons.But the second man said again,Only one do I see.And again the other said ,But I see two so plainly.
And even to this day one hunter says that the other sees double; while the other says.'My friend is somewhat blind.'
دو شکارچی از آن سوی دریاچه می گذشتند.هنگامی که به این سوی آب نگاه کردند یکی از آنها گفت :نمیدانم آن دو نفر کیستند ؟ دیگری پاسخ داد:گفتی دو نفر؟اما من فقط یک نفر را می بینم.
شکارچی اول گفت :اما دو نفر آنجا هستند.شکارچی دوم گفت :من در آن جا فقط یک نفر را می توانم ببینم تصویری که در دریاچه افتاده نیز تصویر یک نفر است.شکارچی اول گفت :نه دو نفرند.تصویری که در آب راکد افتاده است از آن دو نفر است.اما مرد دوم تکرار کرد من تنها یک نفر را می بینم و دیگری باز گفت اما من به وضوح دو نفر را می بینم.تا به امروز هنوز یکی از شکارچی ها می گوید که دیگری لوچ است و دو تا می بیند در حالی که آن دیگری می گوید :دوست من کمی کور است
The first hunter said,But there are two.And the second said,There is only one that I can see,and the reflection in the lake is only one.No ,there are two,said the first hunter,and the reflection in the still water is of two persons.But the second man said again,Only one do I see.And again the other said ,But I see two so plainly.
And even to this day one hunter says that the other sees double; while the other says.'My friend is somewhat blind.'
دو شکارچی از آن سوی دریاچه می گذشتند.هنگامی که به این سوی آب نگاه کردند یکی از آنها گفت :نمیدانم آن دو نفر کیستند ؟ دیگری پاسخ داد:گفتی دو نفر؟اما من فقط یک نفر را می بینم.
شکارچی اول گفت :اما دو نفر آنجا هستند.شکارچی دوم گفت :من در آن جا فقط یک نفر را می توانم ببینم تصویری که در دریاچه افتاده نیز تصویر یک نفر است.شکارچی اول گفت :نه دو نفرند.تصویری که در آب راکد افتاده است از آن دو نفر است.اما مرد دوم تکرار کرد من تنها یک نفر را می بینم و دیگری باز گفت اما من به وضوح دو نفر را می بینم.تا به امروز هنوز یکی از شکارچی ها می گوید که دیگری لوچ است و دو تا می بیند در حالی که آن دیگری می گوید :دوست من کمی کور است
On joy and sorrow (1)
Upon A day in May,joy and sorrow met besides a lake.They greeted one another,and they sat down near the quiet waters and conversed.Joy spoke of the beauty which is upon the earth,and of the daily wonder of life in the forest and among the hills ,and of the songs heard at dawn and eventide.
And sorrow spoke ,and agreed with all that Joy had said ;for sorrow knew the magic of the hour and the beauty thereofAnd sorrow was eloquent when he spoke of May in the fields and among the hills.
And Joy and sorrow talked long together,and they agreed upon all things of which they knew.
در یکی از روزهای اردیبهشت شادی و غم در کنار دریاچه ای همدیگر را دیدند به هم سلام دادند و کنار آب های آرام نشستند و گفت و گو کردند.شادی از زیبایی های روی زمین گفت از شگفتی های هر روزهء زندگی در دل جنگل و در میان تپه ها و از آوازی که سپیده دمان و شامگاهان شنیده می شود .آنگاه غم سخن گفت و با هر آنچه شادی گفته بود موافقت کرد زیرا غم جادوی آن لحظه و زیباییش را می فهمید.غم هنگامی که از زیبایی ماه اردیبهشت در مرغزار و در میان تپه ها سخن می گفت بیانی شیوا داشت.شادی و غم زمانی دراز سخن گفتند و در بارهء هر آنچه که می دانستند با هم تفاهم داشتند
Sunday, April 29, 2007
Nasreddin's Blanket
Late one night,Nasreddin was woken up by a terrible noise in the street outside his house.It sounded as if a terrible fight was going on ,and as Nasreddin loved nothing better than to watch a fight in the street,he opened his window and looked out.He saw two young men fighting just outside his front door,but when they saw him watching them,they went round the corner of the house and continued to shout at each other and to hit each other there.Nasreddin didn't want to miss anything,so he ran down and opened his front door,but as it was a cold night ,he wrapped himself in a blanket before he went out.He walked to the corner of his house and looked round it.The two men were still shouting and struggling.Nasreddin went closer to them,but to see the fight better and to try to find out what the men were fighting about.But as soon as he was within easy reach of the men,they stopped fighting,attacked him,seized his blanket and ran away into the darkness with it.
Nasreddin was too old to run after them,so he could do nothing but go sadly back to bed without his blanket.
Well,said his wife .What were they fighting about ?
It seems that they were fighting about my blanket,answered Nasreddin,because as soon as they got it,their quarrel ended !.
Nasreddin was too old to run after them,so he could do nothing but go sadly back to bed without his blanket.
Well,said his wife .What were they fighting about ?
It seems that they were fighting about my blanket,answered Nasreddin,because as soon as they got it,their quarrel ended !.
Nasreddin and his neighbour
Most of Nasreddin's neighbours were pleasant people,who were always ready to help each other when they were in trouble; but there was one woman who lived in his street who was disliked by everybody because she was always interfering in other peoples' business,and because she was always borrowing things from people and then forgetting to give them back.Early one morning,Nasreddin heard a knock at his front door,and when he opened it,found this woman outside.
Good morning,Nasreddin ,she said .I have to take some things to my sister's house in the town today,and I have not got a donkey,as you know.Will you lend me yours ?I will bring it this evening.
I am sorry,answered Nasreddin.If my donkey was here,I would of course lend it to you very willingly,but it is not.Oh? said the woman...It was here last night,because I saw it behind your house.Where is it now?
My wife took it into town early this morning,answered Nasreddin.
Just then the donkey brayed loudly !...
You are not telling the truth,Nasreddin !.the woman said angrily. I can hear your donkey.You should be ashamed of yourself,telling lies to a neighbour !
You are the one who should be ashamed ,not me!.shouted Nasreddin.Is it good manners to believe a donkey's word rather than that of one of one's neighbours ?.
Nasreddin and a widow
Nasreddin's wife was very ill,and at last she died,After a few months,Nasreddin married again.His wife was a widow.Exactly seven days after he married her ,she had a baby.Nasreddin at once hurried away to the market and bought some paper ,some pencil,some pens and some children's books.Then he hurried back home again with these things and put them besides the baby.His new wife was surprised.What are you doing ?she said .The baby wont be able to use those things for a long time.Why are you in such a hurry ?
Nasreddin answered,You are quite wrong my dear.Our baby is not an ordinary baby.It came in seven days instead of nine months,so it will certainly be ready to learn to read and write in a few weeks from now.
Nasreddin answered,You are quite wrong my dear.Our baby is not an ordinary baby.It came in seven days instead of nine months,so it will certainly be ready to learn to read and write in a few weeks from now.
Stupid Orders
When Nasreddin was a boy ,he never did what he was told ,so his father always told him to do the opposite of what he wanted him to do.One day ,when the two were bringing sacks of flour home on their donkeys,they had to cross a shallow river.When they were in the middle of it,one of the sacks on Nasreddin's donkeys, began to slip,so his father said,That sack is nearly in the water!press down hard on it !.
His father of course expected that he would do the opposite,but this time Nasreddin did what his father had told him to do .He pressed down on the sacks and it went under the water.Of course,the flour was lost .What have you done,Nasreddin? his father shouted angrily.
Well,father,said Nasreddin,this time I thought that I would do just what you told me,to show you how stupid your orders always are.
Heavy Rock
Some of Nasreddin's old friends were talking about the young people in their town.They all agreed that old people were wiser than young people.Then one of the old men said ,But young men are stronger than old men.
All of them agreed that .this was true ,except Nasreddin,He said ,No.I am strong as when I was a young man.
What do you mean ?said his friend .How is that possible ?Explain yourself !.
Well,said Nasreddin,in one corner of my field there is a heavy rock.When I was a young man I used to try to move it,but I couldn't because I was not strong enough.I am an old man now,and when I try to move it,I still can not !.
All of them agreed that .this was true ,except Nasreddin,He said ,No.I am strong as when I was a young man.
What do you mean ?said his friend .How is that possible ?Explain yourself !.
Well,said Nasreddin,in one corner of my field there is a heavy rock.When I was a young man I used to try to move it,but I couldn't because I was not strong enough.I am an old man now,and when I try to move it,I still can not !.
"A big pot"
Nasreddin wanted a big pot for a party,so he borrowed one from a neighbour.After the party he took it back with another small pot inside.Your pot had a baby while it was with us,he said.Of course,the neighbour was very pleased,and when Nasreddin came to borrow the big pot again for another party,he lent it to him very gladly.This time Nasreddin did not bring the pot back,so after a few days the man went to Nasreddin's house .What has happened to my big pot ? he asked.Why have you not brought it back yet ?...Oh ,the big pot ?said Nasreddin.It died while it was with us.
Died? said the neighbour angrily.But pots do not die !.Why do you say that ?answered Nasreddin.When I said ,The pot has had a baby ,you didn't say 'Pots don't have babies',did you ?
Died? said the neighbour angrily.But pots do not die !.Why do you say that ?answered Nasreddin.When I said ,The pot has had a baby ,you didn't say 'Pots don't have babies',did you ?
Saturday, April 28, 2007
"Pray" زیارت مطلقه امیر المومنین علی(ع)-زیارت امین الله
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا امین الله فی ارضه و حجته علی عباده السلام علیک یا امیر المومنین اشهد انک جاهدت فی الله حق جهاده و عملت بکتابه و اتبعت سنن نبیه صلی الله علیه و اله حتی دعاک الله الی جواره فقبضک الیه باختیاره و الزم اعدائک الحجه مع مالک من الحجج البالغته علی جمیع خلقه اللهم فاجعل نفسی مطمئنته بقدرک راضیته بقضائک مولعته بذکرک و دعائک محبته لصفوته اولیائک محبوبته فی ارضک وسمائک صابره علی نزول بلئک شاکره لفواضل نعمائک ذاکرهلسوابغ الائک مشتاقه الی فرحه لقائک متزوده التقوی لیوم جزائک مستنه بسنن اولیائک مفارقه لاخلاق اعدائک مشغوله عن الدنیا بحمدک و ثنائک اللهم ان قلوب المخبتین الیک و الهه وسبل الراغبین الیک شارعه و اعلام القاصدین الیک واضحه و افئده العارفین منک فازعه و اصوات الداعین الیک صاعده و ابواب الا جابه لهم مفتحه و دعوه من نا جاک مستجابه و توبه من اناب الیک مقبوله و عبره من بکی من خوفک مر حومه والاغاثه لمن استغاث بک مو جوده والاعانه لمن استعان بک مبذوله و عداتک لعبادک منجزه و زلل من استقالک مقاله و اعمال العاملین لدیک محفوظه و ارزاقک الی الخلائق من لدنک نازله و عوائدالمزید الیهم واصله و ذنوب المستغفرین مغفوره و حوائج خلقک عندک مقضیه و جوائز السائلین عندک موفره و عوائد المزید متواتره و موائدالمستطعمین معده و مناهل الظماء مترعه .الهم فاستجب دعائی و اقبل ثنائی و اجمع بینی و بین اولیائی بحق محمد علی و فاطمه و الحسن و الحسین انک ولی نعمائی و منتهی منای و غایه رجائی فی منقلبی و مثوای....انت الهی و سیدی و مولای اغفر لاولیائنا و کف عنا اعدائنا و اشغلهم عن اذانا و اظهر کلمه الحق و اجعلها العلیا و ادحض کلمه الباطل و اجعلها السفلی انک علی کل شیءقدیر
ترجمه فارس
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام بر تو ای امیر المومنین ای امین پروردگار در زمین و حجت خدای بر بندگانش .سلام بر تو ای امیر موءمنان .گواهی می دهم که تو در راه خدا جنگیدی و حق جنگیدن در دین خدا را به جا آوردی و دستورهای کتاب خدا را کار بستی و سنتهای رسولش را پیروی کردی و در پایان عمر که خدا تو را به جوار رحمت خود دعوت فرمود و به اراده خود روح پاکت را قبض کرد و به شهادت و رحلت تو بر دشمنانت حجت را الزام کرد با آنکه در وجود تو و علم و عمل و معجزات و گفتار و بیاناتت حجت های بالغه الهیه بر جمیع خلق تمام بود بار الها تو جان مرا مطمئن بقدر و راضی به قضای خویش بگردان و مشتاق و حریص به ذکر و دعای خود فرما و دوستدار خاصان اولیاء خویش و محبوب در اهل زمین و آسمان خود ساز و با صبر و شکیبا هنگام نزول بلای خود شکر گذار مزید نعمت های ظاهر و متذکر نعمت های باطن خود گردان و مشتاق ابتهاج لقای خود فرما و مرا بتهیه زاد تقوی برای روز جزا و بطریقه اولیاء و خاصان خود بدار و دور از طریقه دشمنان خویش ساز و مرا به جای اشتغال به کار دنیا به حمد و ثنای خود مشغول دار.ای خدا دلهای خاشعان و خدا ترسان در تو واله و حیران است و راههای مشتاقانت به جانب تو باز است و نشانه های آنان که قاصد کوی تواند نشانه هایی روشن است و قلوب عارفان از شهود جلالت هراسان و صدای دعای بندگان اهل دعا بدرگاه تو بلند و درهای اجابت دعا بروی آنها باز است و دعای اهل مناجات مستجاب و توبه آنان که به درگاه تو باز می گردند پذیرفته است و چشم گریان آنان که از خوف تو گریانند مورد لطف و رحمت است و فریاد رسی تو بر آنان که به درگاهت فریاد و دادخواهی کنند مهیا است و یاریت بر آنان که از تو یاری می طلبند مبذول است و وعده هایت برای بندگان منجز تو محقق است و لغزش آنان که به درگاهت عذر خواه آیند بخشیده خواهد شد و عمل نیکو کاران نزد تو محفوظ است و اجرش ملحوظ است و رزق جمیع خلق از جانب تو نازل و مزید عطایای تو به آنان واصل.و گناهان آمرزش طلبان آمرزیده خواهد شد و حاجتهای خلق نزد تو برآورده است و سائلان را از درگاهت نزد تو عطای وافر و مزید احسان پی در پی است و مائده بر آنان که از خوان احسانت روزی می طلبند مهیا است و سر چشمه های لطف برای تشنگان وصالت پر آب است ای خدا دعای مرا مستجاب فرما و حمد و ثنایم را بپذیر و میان من و اولیاء و محبوبانم جمع گردان(یعنی مرا با محمد و آل او محشور بفرما)به حق محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین علیه السلام این دعا را اجابت فرما که تو ای خدا ولی نعمت ها و منتهای آمال و آرزوهایی و آخرین امید و آرزوی من هم درحیات دنیا و هم در سرای آخرت تو هستی .تو معبود و سید و مولای منی.بیا مرز دوستان ما را .و دشمنان ما را از ما دفع فرمای. و از آزار و اذیت ما بازشان دار و پدیدار کن سخن حق را و آن را برتر قرار ده و زیر پای کن سخن باطل را و بگردان و قرار ده آن را پایین تر . به درستیکه تو بر هر چیز ی توانایی.آمین یا رب العالمین
التماس دعا
Subscribe to:
Posts (Atom)