کلاسی سیسم عبارت است از عقیده طرفداران تقلید از نویسندگان باستانی و نویسندگان قرن هفدهم.سبکی را که هواداران این عقیده بدان معتقدند سبک کلاسیک می نامند.کلمه کلاسیک صفتی است که ریشه آن واژه لاتینی کلاسیکوس و به معنی درجه اول است.وقتی این کلمه را به طور مطلق استعمال کنند و از آن اراده اصطلاح ادبی خاصی را نکرده باشند به معنی اثری است که به عنوان نمونه و مظهر کامل مورد قبول همگان باشد و وقتی نویسندگان کلاسیک یا هنر کلاسیک گفته می شود مقصود نویسندگان و هنری است که تمام طبقات در تمام ادوار آنها را پسندیده و نمونه شناخته اند.اگر لغت کلاسیک را بدین معنی استعمال کنیم آن را به تمام نویسندگان یا هنرمندان بزرگ ادوار مختلف تاریخی می توان اطلاق کرد ولو اینکه آن نویسندگان و هنرمندان نه تنها وابسته به مکتب کلاسیک نباشد بلکه با آن مخالفت نیز کرده باشند.مثلا ویکتور هو گو یا لا مارتین را که از هوا داران جدی رمانتیسم هستند با در نظر گرفتن این معنی می توان جزء نویسندگان کلاسیک زبان فرانسه به شمار آورد و همچنین است حال فردوسی و سعدی و حافظ و نظامی و خیام در زبان فارسی. این صفت گاهی نیز به معنی "مدرسه یی"( مدرسی) و دروسی که در کلاسها داده می شود به کار می رود.بنابراین آنچه را که در مدرسه می خوانند می توان تحصیلات کلاسیک و کتب آن را کتب کلاسیک نامید.اما واژه کلاسیک نقطهء مقابل رمانتیک است.دو کلمه کلاسیک و رمانتیک با یکدیگر متعارض و مختلفند ولی در عین حال پیوندی نا گسستنی دارند چه تا وقتی که رمانتیسم در ادبیات و هنر نفوذ نیافت واژه کلاسیک و کلاسی سیستم بدین معنی که اینک شرح داده می شود در زبانهای اروپایی به کار نرفت.در واقع پس از آنکه گروهی از ادبا و نویسندگان فرانسه و دیگر کشورها گرد آمدند و خود را هواداران رمانتیسم نامیدند بر گروه نویسندگان و هنرمندان مخالف این دسته نام کلاسیک نهاده شد.اصطلاح خاص ادبی "نویسندگان کلاسیک" که امروز در زبانهای اروپایی و خاصه زبان فرانسه معنی و مفهومی خاص دارد تا قرن هجدهم وجود خارجی نداشت.در فرانسه تا قرن هفدهم میلادی دو دسته نویسنده بیشتر نمی شناختند:یکی نویسندگان قدیم و دیگری جدید.از نظر شیوه نویسندگی نیز نویسندگان به توانا و متوسط تقسیم می شدند.اما در نیمه اول قرن هجدهم گروهی از منتقدان (که ولتر فیلسوف معروف فرانسوی مشهور ترین آنان بود) کوشیدند تا از میان نویسندگان آنان را که آثارشان می توانست نمونه زیبا و شایسته نویسندگی به زبان فرانسوی باشد برگزینند.در قرن نوزدهم میلادی گروهی از نویسندگان تحت عنوان رمانتیک گرد آمدند تا با نویسندگانی که از ادبیات قرن هفدهم و روش آن دفاع می کردند به مخالفت پردازند.از اینجا بود که معنی جدید کلاسیک به وجود آمد. از نظر طرفداران رمانتیسم نویسنده کلاسیک کسی است که در مدرسه تحصیل کرده است و تحصیلات رسمی مدرسه یی را به همه چیز ترجیح می دهد و به طور خلاصه نویسنده ء کلاسیک کسی است که دارای تحصیلات خاصی است و قواعدی را که برای نویسندگی در دوران باستانی مقرر گردیده است در نوشته های خود مراعات کند.دانشمندان فرانسوی با مقایسه دقیق ادبیات قرن هفدهم یعنی تنها آن قسمت از ادبیات که مدتی دراز در مدارس فرا می گرفته اند و ادبیات رمانتیک خصائص مکتب کلاسیک را به قرار ذیل استخراج کرده اند
ادبیان کلاسیک ادبیاتی است موافق عقل و استدلال و منطق که تخیل در آن همیشه محدود و منظم و مرتب است.ادبیات کلاسیک ادبیاتی معتدل و میانه رو است که با دقت و مو شکافی و باریک بینی تمام ترکیب شده و به وجود آمده و اعتدال در آن کاملا مراعات شده است.در ادبیات کلاسیک هیچگاه قهرمانان غیر عادی و استثنایی و عجیب و غریب مورد مطالعه قرار نمیگیرند بلکه همواره برجسته و کسانی که نماینده عمومی یک گروه هستند بر روی صحنه می آیند.زبان ادبیات کلاسیک محکم و ساده و زیبا و روان است.شرح زشتی ها و مفاسد اخلاقی و طرفداری از آن در ادبیات کلاسیک راه ندارد بلکه ادبیاتی است اخلاقی وعیوب ونقائص اخلاقی را محکوم می کند و ملکات فاضله و صفات حسنه را میستاید . ادبیات کلاسک ادبیات طبقه ممتاز اجتماع (نجبا و درباریان ) است . شرح زندگانی پیشه وران وکشاورزان و طبقات پایین در آن راه نمی یابد. اصطلاح کلاسی سیسم در رشته های دیگر هنری از قبیل موسیقی و نقاشی و مجسمه سازی نیز معلوم شد . آثار نویسندگان معروف قرن هفدهم فرانسه مانند لافونتن -مولی یر - پاسکال - راسین -کرنی - بوالو ... آثار کلاسیک است و بعضی از آثار مانند نمایشنامه خسیس وتارتوف وزنان دانشمند و نوشته مولیر و پاره یی دیگر از آثار او که به زبان فارسی ترجمه شده است . برای روشنتر شدن خصایص این مکتب باید رمانتیسم را شناخت و با طرز کار نویسندگان رمانتیک آشنا شد.
No comments:
Post a Comment