
سروده ای در مدح امیر المومنین علی(ع) از منصور یک جانباز شیمیایی جنگ تحمیلی که به ایزد الهی پیوسته
امشب اشکم نذر حیدر می شود--چشمم از مظلومیتش تر می شود--باز امشب نوبت غم می رسد--نوبت
اندوه قلبم می رسد--امشب از قلبم ترحم می چکد--اشک از پیمانه و خم می چکد--کاش امشب آسمان لب می گشود--قصه درد مرا هم می سرود--جام می امشب چو گلگون می شود--دیدگان شیعه پر خون می شود--فرق هستی می شود امشب چو چاک--عشق مدفون می شود در زیر خاک--ای نجف با من بگو مولا کجاست--گو که امشب همسر زهرا (س) کجاست--از نجف نی خون حکایت می کند--کوفه هم امشب شکایت می کند--کوفه را زین پس دگر آن شیر نیست--دست او دیگر غل و زنجیر نیست--این غل و زنجیر از عهد جفا--بوده بر دست علی مرتضی(ع)-- شیر آزاد و رها گردیده است--فزت ربک از سرش جوشیده است--شیر را دنیای خاکی تنگ بود--زندگی در کوفه هم یک ننگ بود--نوزده شب از ضیافت رفته بود--اندکی هم تا قیامت مانده بود***** درب میخانه سحر چون باز شد-- میر مظلومات پر از آواز شد-- عزم مسجد کرد آن جان جهان-- دخترش گردید سوی او روان*****وای مولا سوی محراب است روان--رو به پایان است گو کار جهان***** رکعت خون را علی قامت ببست-- فرق پاک و پیکرش در خون نشست--لحظه ای که تیغ را ملجم بزد--زهر و شمشیر از خجالت ناله زد--ای علی ای خسته تزویر شهر-- این تویی تنها ترین مظلوم دهر--ای که دریای شجاعت غرق تو-- ای شب قدر خدا در فرق تو--ما همه غرق جمال ماهت ایم--کشته مظلومی یک آهت ایم*****باز امشب فرق شیعه پاک شد-- مرهم قرآن به سر ها چاک شد--ای دلا دانی که قرآن کریم--از چه رو ما بر سر خود می نهیم-- پس بیا آگه از این اسرار شو--در شب قدر علی بیدار شو--یک دو رکعت عشق را بر پا بدار--باش با منصور تا صبح سر به دار--ما که قرآن بر سر خود می نهیم--بهر فرق چاک مرهم می دهیم--از همین رو می گذاریمش به سر--التیام آرد بر آن خون جگر--این همان راز شب قدر خداست--معنی این ماه بدر مرتضاست--ناگهان در شهر پیچید این صدا--خورده است ضربت سر شیر خدا--ای یتیمان زود شیر آورید--مرهمی را از بر میر آورید--کور.ایتام و اسیر و هر فقیر-- جملگی راهی شدند با ظرف شیر--طفلگان گشتند سوی او روان--پا برهنه در دل کوچه دوان--وای اما لحظه ای دیر آمدند--دیرتر از زخم شمشیر آمدند--زخم آن شمشیر کارش کرده بود--زهر هم نای علی (ع) را برده بود--آه!گویا که عدالت کور شد--روح پاک حیدر از جان دور شد--پس یتیمی با فغان بر سر زد او--دست خود بر دامن حیدر زد او--ای علی(ع) با رفتنت رنجم مده--بر دل زار یتیمان غم مده--من دلم سوزد و داغ غربتت-- از کجا گیرم نشان تربتت-- ای فلک چنگی بزن بر موی خود--زین مصیبت لطمه زن بر روی خود--ای زمین تو صورت خود پاک کن--پیکر خورشید را در خاک کن--آه! ای خورشید حق.امشب نخواب--باز هم نورت به قلب ما بتاب--ای علی بر خیز اینک گشته ایم--آب کوثر ریز امشب تشنه ایم-- ای علی (ع)نان آور خوان منی--بینمت در کوچه های غم علی-- بر یتیمان دیده ام دل می دهی-- نان جو منزل به منزل می دهی--هم نوایی با اسیران می کنی-- غمگساری بهر پیران می کنی-- بر فقیران نان و خرما می بری-- خانه بیمار گرما می بری-- بهر من هم یا علی (ع)نانی بده--روح غمگین مرا جانی بده-- باش با من یک دمی را هم نوا--دست من گیر و ببر سوی خدا--من فقیرم ای علی (ع) خرما بده--سینه سرد مرا گرما بده-- آن یتیم نوحه خوان دانی که بود-- جز من و تو ای عزیز.او کس نبود--آن یتیم پر فغان ما بوده ایم-- کی جدا از روح مولا بوده ایم--من یتیم کشته جام توام--جرعه نوش از ساغر نام تو ام-- من اسیر تار یک موی توام-- بسته یک جلوه روی تو ام-- من فقیر درگه کوی توام-- پیر محراب دو ابروی توام--من یتیمم.من اسیرم.من فقیر-- جان زهراای علی(ع) دستم بگیر
No comments:
Post a Comment