Monday, November 22, 2010

Ashes-خاکستر

A poem from my father-
شعری از پدرم
من که خاکم به چه رو شامل لطف تو شدم -- قدر من نیست خدایا وارد کوی تو شدم
آوردند خاکم بلاهوت سرشت جسم مرا -- در کالبدم دمیدی و شکوفای تو شدم
ازجمادی دم زدم اما ندانم کجا بدم -- در کالبدم روح دمیدن منادی تو شدم
وحی آمد ملایک بر تربت من سجده کنند -- من هم تا به ابد سجاد سمن سای تو شدم
عهد نمودم بازل بنده درگاه تو شوم -- سر بر آسنان نهادم و مشک بوی تو شدم
امر کردی که بمن آموزش هستی دادند -- در بی خبری سراسر لوح گویای تو شدم
این روح ازلی را در جان من تنیده اند -- از جام هستی است مفتون ببوی تو شدم
خلق الله احسن الخالقین آواز داد -- سر برآوردم از عشق رسوای تو شدم
تورجا در خامه کوچک نگنجد حضور او -- حسن تدبیر بود واله و شیدای تو شدم
خدایا توان ده نگهدارم الطاف تو را -- شکرلله گفتم و خاکستر سودای تو شدم
تورج-پنجم آبان 1386

Tooraj

No comments: