Monday, March 31, 2008

13th Days of farvardin persian month.سیزده بدر













در ایران باستان هیچکدام از روزها نحس نیست بلکه روز سیزدهم هر ماه خورشیدی در
گاهشماری ایرانی نیز "تیر" روز نام دارد که از آن ستاره ی "تیشتر"-ستاره باران آور می باشد و نیاکان ما از روی خجستگی این روز را برای نخستین جشن تیرگان سال انتخاب کرده اند.و در بیشتر نوشتارها و کتاب ها از سیزدهم نوروز با عنوان روزی فرخنده و خجسته نام برده اند.به عنوان مثال در کتاب آثار الباقیه جدولی برای برای سعد و نحس بودن روزها دارد و در آن جدول در مقابل روز 13 نوروز کلمه سعد به معنی نیک و فرخنده آورده شده است اما پس از حمله تازیان به ایران از این رو که اعراب هفت روز در هر ماه را نحس می دانستند و سیزدهمین روز از هر ماه نیز جز این روز ها بوده روز سیزدهم فروردین را هم به اشتباه نحس خواندند! از سویی دیگر پس از نفوذ فرهنگ سامی نوبت به رخنه فرهنگ اروپایی در زمان حکومت صفویان رسید که در این فرهنگ نیز عدد سیزده را نحس می دانستند و متاسفانه حتی با پیشرفت های علمی امروزه هنوز این خرافات جور واجور عمیقا در دل اروپایی ها و غربیهاست!از جمله شوم بودن دیدن گربه سیاه در اول صبح یا شانس آوردن نعل اسب در خانه و غیره اما تنها چیزی که در فرهنگ ایرانی می توانیم در باره عدد سیزده پیدا کنیم بد قلق بودن عدد سیزده به خاطر خاصیت بخش نا پذیری آن است که این خود نشانه ای از دانش بالای ایرانیان از ریاضی و به کارگیری آن در زندگی روزمره است.باری سیزدهم فروردین که "تیر" روز نام دارد و متعلق به فرشته یا "امشاسپند" یا ایزد سپند (مقدس) و بزرگواری است که در متون پهلوی و در اوستا تیشتر نام دارد و جشن بزرگ تیر روز از تیر ماه که جشن تیرگان است به نام او می باشد.فروردین ماه نیز که هنگام جشن و سرور و شادمانی و زمان فرود آمدن فروهر ها- فرشتگان- است و تیر روز از این ماه نخستین تیر روز از سال می باشد در میان ایرانیان باستان بسیار گرامی بوده و پس از دوازده روز جشن که یادآور دوازده ماه سال است روز سیزدهم را پایان رسمی روزهای جشن نوروز با شادی به پایان می رساندند و پایانی بود بر بزرگ ترین جشن سال.همانطور که پیشینه جشن نوروز را از زمان "جمشید" می دانند در باره سیزده بدر هم روایت هست که : جمشید شاه پیشدادی - روز سیزده نوروز را در صحرای سبز و خرم خیمه بر پا می کرد و بار عام میدهد و چندین سال متوالی این کار را انجام می دهد که در نتیجه این مراسم در ایران زمین به صورت سنت و آیین در می آید و ایرانیان از آن پس سیزده بدر را بیرون از خانه و در دامن طبیعت بر گزار می کنند بدین ترتیب تصور می شود که سیزده بدر دارای سابقه ای دست کم 4000 ساله است!. مراسم سیزده بدر
مردمان ایرانی برای نیایش و گرامی داشت "تیشتر" ایزد باران آور و نوید بخش سال نیک به کشتزارها و مزارع خود می رفتند و به شادی می پرداختند و از گردآوری سبزه های صحرایی و پختن آش و خوراکی های ویژه غافل نمی شدند .بخش دیگر از آیین های سیزده بدر را هم باورهایی تشکیل می هند که به نوعی با تقدیر و سرنوشت در پیوند است.برای نمونه فال گوش ایستادن-فال گیری بویژه فال کوزه -گره زدن سبزی و گشودن آن-بخت گشایی (که در سمرقند و بخارا رایج است) بازی های گروهی-ترانه ها و رقص های دسته جمعی -گرد آوری گیاهان صحرایی-خوراک پزی های عمومی-باد بادک پرانی-سوار کاری -نمایشهای شاد-هماورد جویی جوانان-آب پاشی و آب بازی بخشی از این آیین هاست که ریشه در فرهنگ اساطیری دارد.از جمله شادی کردن و خندیدن به معنی فرو ریختن اندیشه های تیره و پلید-روبوسی نماد آشتی -به آب سپردن سبزه سفره نوروزی نشانه هدیه دادن به ایزد آب"آناهیتا" و گره زدن علف برای شاهد قرار دادن مادر طبیعت در پیوند میان زن و مرد-ایجاد مسابقه های اسب دوانی که یادآور کشمکش ایزد باران و دیو خشکسالی است.
علف گره زدن: افسانه آفرینش در ایران باستان و نخستین بشر و نخستین شاه دارای اهمیت زیادی است و در "اوستا" چندین بار از "کیو مرث" سخن به میان آمده و او را نخستین پادشاه و نخستین بشر نامیده است.گفته های حمزه اصفهانی در کتاب سینی ملوک الارض و الانبیا و گفته های مسعودی در کتاب مروج الذهب جلد دوم و گفته های بیرونی در کتاب آثار الباقیه بر پایه همان آگاهی است که در منبع پهلوی وجود دارد که: مشیه و مشیانه که دختر و پسر دو قلوی کیو مرث بودند روز سیزدهم فروردین برای نخستین بار در جهان با هم ازدواج کردند در آن زمان چون عقد و نکاحی شناخته نشده بود آن دو بوسیله گره زدن دو شاخه "مورد" پایه ازدواج خود رابنا نهادند و چون ایرانیان باستان از این راز آگاهی داشتند آن مراسم را به ویژه دختران و پسران دم بخت انجام میدادند .امروزه نیز دختران و پسران برای بستن پیمان زناشویی نیت می کنند و علف گره می زنند.این رسم از زمان کیانیان تقریبا فراموش شد و در زمان هخامنشیان دوباره آغاز شد و تا امروز باقی مانده است.و در کتاب مجمل التواریخ آمده :اولین مردی که به زمین ظاهر شد پارسیان آن را "گل شاه" نامیدند زیرا که پادشاهی او الا بر گل نبود پس پسر و دختری از او ماند که مشیه و مشیانه نام گرفتند و روز سیزده نوروز با هم ازدواج کردند و در مدت 50 سال 18 فرزند بوجود آوردند و چون مردند جهان 94 سال بی پادشاه بماند! همانگونه که چهارشنبه سوری و نوروز امروز با شیوه های اصیل و کهن شباهتی ندارد سیزده بدر نیز چنین است مثلا در گذشته مادران و پدران ما سبزه های نوروزی خود را در این روز به صحرا برده و برای احترام به زمین و گیاه آن را در آغوش زمین می کاشتند سیزده بدر پیشینیان ما روزی برای ستایش "تیشتر" برای طلب باران فراوان در سال پیش رو برای گرامیداشت و پاکیزگی طبیعت و مظاهر آن و زیست بوم مقدس آنان بوده است
سیزده بدر همگی مبارک و خوش باد

Oh yeah !ha..ha...The story is about an ancient Iranian ceremony that is called sizdeh beh-dar !The story says us that 13th days of farvardin month(march)is not bad luck but its so good day and bring good luck in the life.its belong to Tishtar star .The star that it was symbol of Rain.That our ancestors celebrated the first 13th day of the year .So 13 was symbol of luck but after the Arabs attacked Iran whom they believed 7 days of month is bringing bad chance and one of that days was 13 this belief comes to our culture not only by Arabs Tribe but also by Europian and western in Safavieh era in Iran history!Why? Because they believed to wrong ideas ,and superstitious from bottom of their heart!in that time.And its so interesting that they still believe to some thouthless ideas in 2008 !-just like as seeing black cat in the morning bring bad luck during the day or put horse shoe in the house bring good luck and chances!.Anyway the ancient Iranians celebrated 12 days of the begining of the year and 13th days was the end of that ceremony.in 13th days they went to countries ,they sang,danced and horse riding as a competition,cooked foods and stew in group ,and something was related to destiny and they believed them like the other nations .For example they listened to others speaking without permision! and related them to their lives and their destiny or tie the greens till they could get married in new year !or gave and releave or put the greens to the water and stream (the goddess of water "Anahita").Its written that the first time" pishdadi Jamshid king" start going to country and listened to his people during those days for a few years and after that the people start following their king!.So this ceremony was forgotten up to "Hakhamaneshian" era that started again up to now.Its written that "mashieh and mashianeh "were twin sister and brother of "kiomars" that got married in 13th days of farvardin because there were no rules in getting marry in those times they tied two branches of "Moord" such a kind of plant which grows in dry and hot lands and because of their actions todays iranians do the same ....So I try to translate some of the lines for you fot more please learn to translate by yourself and read all the subjects !ha..ha...Happy sizdeh-be-dar .

Saturday, March 29, 2008

Ghareh Church-قره کلیسا





ماکو دشت چالدران -قره کلیسا
در پهندشت چالدران جایی که شمشیر های شاه اسماعیل بر توپ های سلطان سلیم پیروز شد کلیسایی است که چندین سده است عبادتگاه شمار کثیری از مسیحیان جهان است.در این عبادتگاه "طاطاوس" مقدس یکی از حواریون مسیح مهربان خفته است.قره در زبان آذزی به معنای "سیاه" و وجه تسمیه این نام سیاه بودن قسمتی از کلیسا است ظاهرا ساختمان اصلی کلیسا تماما از سنگهای سیاه ساخته شده که پس از باز سازی قسمتی از سنگ ها ی سفید جایگزین شده و حتما آن هم به علتی می باشد که کدام قسمت ها باز سازی شده است!همانطور که گفتیم "طا طا وس" یا" تادئوس" در سال 40 میلادی به ارمنستان رفت و به تبلیغ مسیحیت پرداخت و گروه زیادی به آیین مسیح روی آوردند که از جمله سا نا تروک پادشاه ارمنستان و دخترش ساندوخت بود ولی سلطان بعد از مدتی پشیمان شد و به مخالفت با آیین جدید پرداخت و دستور داد تا " تادئوس" یا" طا طا وس" و "ساندوخت" دخترش و گروهی دیگر که به مسیحیت گرویده بودند حدود 3500 نفر را به قتل برساند-این کلیسا از اولین کلیسا ها یی است که به دستور مبشرین و حواریون مسیح در دنیا ساخته شده.هر سال در روزهای آخر تیر ماه و هفته اول مرداد ماه مصادف با قتل" تادی مقدس" و پیروان مسیحی او در قره کلیسا مراسم خاصی بر پا هست.لازم به یاد آوری است که ما کو در شمال غربی آذربایجان غربی واقع در خاک ایران باستان و سرزمین پاک و مقدس قرار دارد و در واقع این کلیسا درخاکی بین سه سرزمین ایران و ترکیه و جمهوری آذربایجان واقع گردیده است

Makoo and ghareh church
This church is located in "chaldoran" where esmaieel king defeated" soltan salim" in the war.And it is about hundered years that christians pray in there.In this church "tatavoos" one of twelve persons of jesus is sleeping!."Ghareh" in turkish language means "black" and its because of its black stones that it is built from them.You can see some white stone in the main building and its due to its restructuring and for some reasons they built that with white stones."Tatavoos" or "Tadeoos" had gone to "Armanistan" in 40 AD and start talking about jesus and his religion.One of famous persons who attracted to jesus was "Sanaterook" the king of Armanistan and his daughter "Sandokht".But the king regreted from accepting the new religion and ordered to kill his daughter and Tatavoos and his group .They were about 3500 who killed and murdered by king's order.And this church is one of the first churches in all over the world that is built.There is a especial ceremony every year in july in Ghareh church by christians .God bless all believers in all religions with all nationalities.Makoo city is located in North west of west Azarbayejan province in saint and pure land : "ancient IRAN".Ghareh church is exactly located between three lands : Iran , Turkey and Republic of Azarbayejan .

Wednesday, March 26, 2008

Messages-پیام ها

"Nothing in fine print is ever good news"
Andy .Rooney.
"The will to win is not nearly as important as the will to prepare to win"
Bobby .Knight.
"Fear is the darkroom where negatives are developed"
E.L.
"Anyone can hold the helm when the sea is calm"
Publilius .Syrus.
"Getting people to like you is only the other side of liking them"
Norman. Vincent Peale.

Saturday, March 22, 2008

New movies فیلم های جدید اکران


فیلم های جدید اکران سینما های تهران
مادر زن سلام
Hi to mother in law (so funny)
تاکسی
Taxi--زنها فرشته اندThe women are Angels!
زن دوم
Second wife--And --مجنون لیلی --دایره زنگی

Monday, March 17, 2008

موکا کرم با طعم بادام سوخته









مواد لازم
شیر 1 لیوان
قهوه فوری یا سیروپ کافی 2 قاشق مربا خوری
شکر رزیمی 1 قاشق مربا خوری
پودر کا کا ئو تلخ 2 قاشق مربا خوری
کافی میت 4 قاشق مربا خوری
کف خامه برای تزیین

طرز تهیه
شیر را جوشیده و با قهوه شکر پودر کا کا ئو و کافی میت در میکسر ریخته تا کاملا مخلوط شود و سپس در فنجان بزرگ سرو می کنیم.برای تزیین از کف خامه و پودر قهوه استفاده می کنیم

Friday, March 14, 2008

Pasta Alanorma پاستا آلا نورما









پاستا آلا نورما
مواد لازم
پاستا کوتاه لوله ای 500 گرم
بادمجان 500 گرم
روغن زیتون 2 قاشق غذا خوری
پنیر موتزارلای 200 گرم
ریحان ایتالیایی تازه حدود 10 تا 15 برگ یا خشک آن به اندازه دلخواه
سیر 1 حبه
گوجه فرنگی 1 کیلو
نمک و فلفل به میزان لازم

طرز تهیه
ابتدا بادمجان ها را حبه ای خرد کنید و سپس با پوست در روغن زیاد سرخ کنید و روی دستمال کاغذی آشپزخانه بگذارید تا روغن اضافی آن گرفته شود سپس آنها را با کمی روغن زیتون در ماهیتابه بریزید یک حبه سیر کوبیده یا له شده را داخل آن بیندازید تا رنگ بگیرد و آن را روی حرارت ملایم قرار دهید سپس گوجه فرنگی های پوست کنده و خرد شده را اضافه کنید و چند برگ ریحان ایتالیایی بازیلیکو تازه که با دست خرد کردید چون چاقو باعث سیاه شدن رنگ غذا می شود به آن بیفزایید.اگر طعم سیر در غذا باب میل شماست می توانید سیر را خرد کرده بریزید و بگذارید در غذا بماند بعد از اینکه گوجه فرنگی ها کمی پخت بادمجان ها را اضافه کنید و نگذارید بادمجان له شود .سپس غذا را از روی حرارت بردارید در پایان پنیر موتزارالای تازه و مکعبی خرد شده به آن افزوده و مواد را خوب هم بزنید و پاستا ها را اضافه کنید.نکته اینکه ریحان ایتالیایی باسیلیکو بسیار معطر است و از نظر عطر و طعم با ریحان خودمان تفاوت دارد این سبزی را می توان در منزل کشت داد و به صورت تازه مصرف کرد در غیر این صورت می توان از خشک آن که بسته بندی شده است استفاده کرد اگر هیچکدام در دسترس نبود می توان از ریحان معمولی استفاده کرد

Pasta Ceci پاستا چچی








پاستا چچی یا پاستا با نخود
مواد لازم
پاستا -تالیا تلی یا مخلوطی از پاستا های اضافی در منزل 300 گرم
نخود خام 300 گرم
روغن زیتون 100 گرم
سیر 4 حبه
جعفری به دلخواه
نمک و فلفل سیاه به دلخواه

طرز تهیه
نخود را از شب قبل خیس کنید سپس بگذارید بدون نمک خوب بپزد آن را آبکش کرده و کنار بگذارید.البته می توانید از کنسرو نخود هم استفاده کنید ولی اگر خودتان آن را بپزید خوشمزه تر خواهد بود.سیر ها را فقط با دست کمی له کنید.بعد در قابلمه ای که روغن زیتون ریخته اید بریزید.فقط مقداری از روغن زیتون را برای روی پاستا نگه دارید.سپس با حرارت ملایم سیر ها را تفت بدهید تا رنگ بگیرد بعد آنها را از روغن بیرون بیاورید و نخود های پخته را به روغن اضافه کنید سپس جعفری خرد شده را اضافه کرده و کمی تفت بدهید.آب جوش را اضافه کنید .اگر نخود را خودتان پخته اید می توانید از همان آب استفاده کنید.بگذارید مایع کمی بجوشد تا خوب مزه بگیرد.سپس نیمی از آن را در مخلوط کن پوره کنید و دوباره به سس برگردانید و اگر خیلی غلیظ بود از آب پاستای در حال جوش داخل آن بریزید.بهتر است یک فنجان از آب پاستا را نگه دارید تا در صورت لزوم از آن در سس استفاده کنید.نمک و فلفل غذا را اندازه کنید .همیشه پاستا ها را در آب جوش فراوان همراه نمک بپزید سپس آن راباسس مخلوط کنید

Thursday, March 13, 2008

Vegetables cooked Rice with Red beans-- پلوی سبزیجات با لوبیا قرمز








پلوی سبزیجات با لوبیا قرمز
مواد لازم
روغن مایع: 3 قاشق غذا خوری
پیاز نگینی شده: 1 عدد
فلفل دلمه ای سبز: 1 عدد متوسط
پودر چیلی یا فلفل قرمز تند: 1 قاشق چایخوری
ذرت پخته: 150 گرم
لوبیا قرمز: 225 گرم
گشنیز تازه و خرد شده: 2 قاشق غذا خوری
نمک: به دلخواه
برنج: 225 گرم
زعفران آب کرده: به دلخواه

طرز تهیه
در یک ماهی تابه روغن را گرم کنید و پیاز های نگینی خرد شده را در آن تفت دهید.دقت کنید پیاز ها سرخ نشود و تقریبافقط به مدت دو دقیقه تفت داده شوند.فلفل دلمه ای نگینی خرد شده را همرا با پودر چیلی به مواد اضافه کنید و یک دقیقه دیگر حرارت دهید.سپس ذرت پخته و لوبیای قرمزی را که از شب قبل خیسانده اید و آب آن را چند بار عوض کرده و پخته اید اضافه کنید.سپس گشنیز های بدون ساقه و خرد شده و نمک را بیفزایید و تابه را از روی حرارت بر دارید. برنج را آبکش کنید و لا به لای پلو از مواد تفت داده و زعفران آب کرده بریزید و دم کنید.نکته : شما می توانید گشنیز را به مواد تفت داده اضافه نکنید و فقط موقع دم کردن پلو لا به لای پلو بدهید

Persimmon Cake--کیک خرمالو











کیک خرمالو
مواد لازم
روغن مایع 1 پیمانه
شکر: 300 گرم
تخم مرغ: 3 عدد
آرد: 300 گرم
جوش شیرین: یک چهارم قاشق چایخوری
نمک: یک چهارم قاشق چایخوری
پکینگ پودر: 2 قاشق چایخوری
خرمالوی پوست گرفته شده و له شده:1 پیمانه
گردوی خرد شده: 40 گرم

طرز تهیه
روغن مایع شکر و تخم مرغ ها را بزنید تا پف کند و سفید شود.آرد -جوش شیرین-نمک و پکینگ پودر را با هم مخلوط کرده به مواد قبلی اضافه کنید و اجازه دهید تا خوب مخلوط شود.سپس خرمالو و گردو را نیز به مخلوط بیفزایید.مایه آماده را در قالب گرد وسط خالی به قطر 25 سانت که چرب و آرد پاشی شده ریخته و در فر 170 درجه سانتیگراد به مدت 40 تا 45 دقیقه قرار دهید تا بپزد

Wednesday, March 12, 2008

Iranian food(persimmon pickle)








ترشی خرمالو
مواد لازم
سرکه سفید به میزان لازم
خرمالو 8 عدد
هل سبز 8عدد
فلفل بهار 8عدد
خرمای زرد 8 عدد
نمک به مقدار کم
جوز هندی 1 عدد درسته
زنجبیل تازه 4 تکه کوچک
خلال شیرین شده برتقال 3 قاشق غذا خوری

طرز تهیه
سرکه را در ظرفی ریخته و بگذارید تا به مدت 10 دقیقه بجوشد .سپس آن را از روی حرارت بر دارید و صبر کنید تا خنک شود این کار مانع از کپک زذن ترشی می شود.خرما لو ها را بشویید و بگذارید تا کاملا خشک شود سپس به کمک نوک چاقو در انتهای خر ما لو ها یک سوراخ کوچک ایجاد کنید و داخل هر خر ما لو یک هل سبز و یک فلفل بهار قرار دهید خرمالو ها را در ردیف های منظم در یک شیشه تمیز بچینید و میان آن خرما ها و جوز هندی را قرار دهید و بقیه مواد را روی آن بریزید در پایان سرکه سرد شده را روی مواد بریزید.به طوری که سرکه روی خرما لو ها را بگیرد.سپس در شیشه را ببندید و تر شی را در جای خنک نگهداری کنید.این ترشی بعد از 15 روز آماده استفاده است

Slangs--ضرب المثل ها


No pain no gain:
نا بر ده رنج گنج میسر نمی شود
Peractice makes perfect :
کار نیکو از بر کردن است
Do not count the chickens before they are hatched:
جو جه را آخر باییز میشمرند
Make hey while the sun shines:
تا تنور داغ است باید نان بخت
The burnt child dreads the fire:
مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد
Let not your tongue cut your throat :
زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد
Every Rose has its thorn:
هر گلی خاری دارد
Adversity tries friends:
دوستان در موقع سختی شنا خته می شوند
First come first served:
آسیاب به نوبت است
A Bird in hand is worth two in the bush:
سیلی نقد به از حلوای نسیه است

Monday, March 10, 2008

Messages

The close observer soon discovers that the teacher's task is not to implant facts but to place the subject to be learned infront of the learner and,through sympathy,emotion,imagination,and patience,to awaken in the learner the restless drive for answers and inights which enlarge the personal life and give it meaning.
Nathan pusey,March 22,1959